18 October 2007

رنجنامۀ عایرضا کرمی خیرآبادی به مناسبت دومین سالگرد فرزندش


رنجنامۀ عایرضا کرمی خیرآبادی

به مناسبت دومین سالگرد فرزندش


بنام خداوند هستی آفرین،

خدایا ترا قسم میدهم به لحظه ای که صدای باز شدن درب سلول پسرم امید توسط او شنیده شد و پس از 2 ماه شکنجه او را بی گناه به جای پدر به مسلخ بردند
خدایا ترا قسم میدهم به صدای زنجیرهایی که به دست و پای پسرم بسته و او را بپای چوبۀ دار بردند
خدایا ترا قسم میدهم به گامهایی که پسرم امید از سلول خود در وزارت جنایت ( وزارت اطلاعات ) تا پای چوبۀ دار برداشته است.
خدایا ترا قسم میدهم به لحظه ای که چشم پسرم به چوبۀ دار افتاد و با دست وپای بسته در برابر دژخیمان کاری از دستش ساخته نبود
خدایا ترا قسم میدهم به لحظه ای که طناب دار را بر گردن پسر بی گناهم انداخته اند
خدایا ترا قسم میدهم به جان کندن پسرم در بالای دار و تا آن لحظاتی با جسد بی جانش بالای دار به این سو وآن سو به اهتزاز در آورده بود
خدایا ترا قسم میدهم به اشکهایی که دخترانم در این مدت برای برادرشان ریخته اند و به اشکهایی که خودم در سلولم برای برای او ریخته و میریزم.

و خدایا ترا به آن چیزهایی که عزیز میداری قسم میدهم که حکومت جنایتکار و ضد ایرانی و ضد بشری جمهوری نا اسلامی ایران را سرنگون و گدازاده های کثیف سردمدارش را همانگونه که امید پاک و بیگناه مرا از من گرفتند از آنها بگیر و خودشان را هزاران برابر من بسوزان.

روز دو شنبه مورخه 25 مهر 1386 برابر با 17 اکتبر 2007 میلادی دقیقا 2 سال از آن روز می گذرد که سربازان بد نام شیطان زمان ( به اصطلاح سربازان گمنام امام زمان) با لگد چهار پایه را از زیر پای پسرم امید کرمی خیر آبادی انداختنه و زیر پاهایش را خالی کردند. و او را فقط به جرم ایرانی بودن بیگناه به دار آویخته و بعد هم بزدلانه و در یک سناریوی ناشیانه گفتند که او در ترکیه خودکشی کرده. بدون آنکه گزارش پلیس ترکیه را به ما ارائه بدهند و این در حالی است که پای پسرم من اصلا به ترکیه نرسیده بود و من همچنان در سلول خود در حسرت دیدن مزارش و عکسهای نوۀ یک سال و نیمه (بنداد)را که 6 ماه پس از مرک پدر در حالی که یتیم پای به این جهان گذاشت نگاه کرده و در انتظار حمایت تمامی انسان دوستان در سراسر دنیا بسر می برم و از تمامی دست اندرکاران حقوق بشر خواستارم که از این رژیم ددمنش بپرسند که آخه به کدامین جرم پسرم را گشته اند و چرا پس از 9 سال و هشت ماه حبس به من مرخصی داده نمی شود تا بر مزار پسرم بروم وبه بازسازی خانواده متلاشی شده ام بپردازم.

من اینها را گفتم تا اشخاصی مانند احمدی نژاد و قتی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد می روند آن مکان مقدس را به دروغ آلوده نکرده و یاوه گوئی نکنند که جمهوری نا اسلامی ایران دمکراسی وجود دارد.

علیرضا کرمی خیر آبادی
19 مهر 1386
زندان رجائی شهر کرج سالن فرعی 5

انتشارکننده:
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 0031620720193