28 June 2006

علی جوادی: " نه" به رژیم اسلامی : ۳۰ خرداد ۶۰، ۱۸ تیر ۷۸


در تاریخ تلاش و تقلاهای جامعه برای آزادی و برابری آن ”نه“ هایی که
گلوله و طناب دار در خرداد ۶۰ به دنبال خود داشت با ”نه“ نسل جوان در ۱۸ تیر در یک
راستا و امتداد قرار دارند. مکمل یکدیگرند. اجزایی از یک تلاشند. ۳۰ خرداد ۶۰ به ۱۸
تیر متصل است.


علی جوادی

"نه" به رژیم اسلامی : ۳۰ خرداد ۶۰، ۱۸ تیر ۷۸

در تاریخ رویدادهای وجود دارند که بیان فشرده و چکیده اعتراضات و مطالبات نسلی از جامعه هستند و دوره های مهم تاریخی را بهم متصل میکنند. بعضا تاریخ را بهم متصل و پیوسته نگهمیدارند. ۳۰ خرداد ۶۰ و ۱۸ تیر ۷۸ چنین جایگاهی در تحولات سیاسی معاصر دارند. یکی ادامه دیگری اما توسط نسل دیگری است. هر دو به معنایی ”نه“ مردم به رژیم اسلامی را بطور ویژه ای بیان میکنند اما در دو دوره متفاوت. تشابهات و ویژگیهای این دو رویداد تاریخی کدامست؟ درسهای تاریخی این دو رویداد چیست؟
۳۰
خرداد ۶۰ یک روز خونین در تاریخ معاصر ایران است. دهها هزار تن از شریفترین انسانها را برای به شکست کشاندن نسلی و جامعه ای به پای جوخه های اعدام بردند. بنا به فرمان مستقیم خمینی اعدامها آغاز شد. برای ماهها در هر ۱۵ دقیقه یک نفر را اعدام کردند. هزاران تن اعدام شدند. نسلی شکست خورد. و بدین ترتیب نقطه پایان خونینی در دوره ای بر تلاش مردم برای آزادی و برابری و رفاه گذاشتند. نسلی شکست خورد اما تسلیم نشد. به رژیم اسلامی ”نه“ گفتند. به اسلام و حاکمیت اسلامی و تحقیر و فرودستی و نابرابری ”نه“ گفتند. و به پای جوخه های اعدام و تیرباران فرستاده شدند. این ”نه“ بیهوده نبود. تیری در تاریکی نبود.
۳۰
خرداد ۶۰ بیانگر واقعیتی دو گانه است. از یک رو بیانگر واقعیت روندی است که منجر به حاکمیت سیاه رژیم اسلامی شد و از طرف دیگر بیانگر مقاومت و ”نه“ بهترین های نسلی در اسارت اسلام به کلیت رژیم اسلامی بود. هم بخشهای مختلف رژیم اسلامی و هم جریانات سلطنت طلب و خلع ید شده در ۵۷ هر دو در حاشیه ای کردن جایگاه و اهمیت ۳۰ خرداد ۶۰ به یکسان عمل میکنند. هر دو زمان تٽبیت و استقرار حاکمیت اسلامی را نه کودتای اسلامی ۶۰ بلکه قیام مردم در ۵۷ میدانند. یکی بمنظور تخطئه انقلاب و دیگری در تلاش برای مشروعیت بخشیدن به خود.
۱۸
تیر ۷۸ نیز در یک کلام ”نه“ به کلیت رژیم اسلامی بود. اما ”نه“ نسل دیگری. نسلی که در دوران حاکمیت کٽیف اسلام چشم به حیات و پا به تحرک سیاسی گذاشته است. اما علیرغم تمام تلاشهای اسلامیستها ذره ای بدهکاری به اسلام و تحجر اسلامی ندارد. ۱۸ تیر ۷۸ سر آغاز تحرک توده ای این نسل جوان در تلاش برای سرنگونی رژیم اسلامی است. در ۱۸ تیر ۷۸ این نسل به تقلاهای مذبوحانه دوم خرداد در کنترل و اسارت حرکت اعتراضی مردم ”نه“ گفت. بر خلاف تمام تلاشهای مذبوحانه مدافعین خجول رژیم اسلامی، این نسل به اصلاحات دوم خردادی ”نه“ گفت. درست مانند نسل گذشته در نیمه راه متوقف نشد. با فریادهای ”حکومت آخوندی سرنگون، سرنگون“ اعلام کرد که هر گونه تغییری در زندگی مردم مستلزم سرنگونی رژیم اسلامی است. ۱۸ تیر نشان داد که مردم در ایستگاههای میانی که جریانات ملی-اسلامی و جریانات محافظه کار پرو غربی تلاش میکنند در سر راه مردم قرار دهند، تسلیم نخواهند شد. ۱۸ تیر فریاد ”نه“ به سازش با رژیم و توقف در نیمه راه بود.

در تاریخ تلاش و تقلاهای جامعه برای آزادی و برابری آن ”نه“ هایی که گلوله و طناب دار در خرداد ۶۰ به دنبال خود داشت با ”نه“ نسل جوان در ۱۸ تیر در یک راستا و امتداد قرار دارند. مکمل یکدیگرند. اجزایی از یک تلاشند. ۳۰ خرداد ۶۰ به ۱۸ تیر متصل است.

اما اگر ۳۰ خرداد در پایان تلاش پر تحرک نسلی قرار داشت، برعکس ۱۸ تیر ۷۸ در آغاز راه این نسل قرار دارد. ۱۸ تیر در عین حال تاریخ ویژه و متمایز خود را دارد. تاریخی که در عین حال بیانگر تعمیق ”نه“ جامعه به رژیم اسلامی است. عبور از هر ”ایستگاه“ و ”نقطه سازش“ به معنای تعمیق ”نه“ به رژیم اسلامی است. اما کدام ”نه“ به رژیم اسلامی به خواست و افق مردم در سرنگونی رژیم اسلامی تبدیل میشود؟ ”نه“ چپ یا نه راست؟ کدامیک؟

پیشروی مستلزم انتخاب است. از این مرحله باید عبور کرد. انتخاب ”نه“ چپ به رژیم اسلامی مترادف آزادی و برابری و رفاه و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. انتخاب ”نه“ راست در بهترین حالت و با بیشرین ارفاق به معنای نوعی دیگری از سرکوب و بی حقوقی و نابرابری و تبعیض در جامعه است. انتخاب راست به معنی حاکمیت سرمایه بر مقدرات مردم و فعل و انفعالات اقتصادی در جامعه است. یعنی نوعی دیگر از دخالت مذهب در زندگی و شئونات جامعه و مردم. غلبه افق راست بر تحولات جامعه در عین حال میتواند همراه با یک سناریوی سیاه در تحولات آتی جامعه باشد. تحولات عراق و افغانستان در این زمینه درسهای بسیاری برای تحولات سیاسی در ایران دارند.

راست و چپ دو افق متفاوت، دو ”نه“ متفاوت در شرایط حاضر میباشند. اما رویدادهای اخیر نشان داده است که جامعه دارد به چپ میچرخد. ”نه“ چپ به رژیم در حال تٽبیت در جامعه است. ۱۶ آذر ها، ۱۸ تیرها، ۸ مارس ها، اول ماه مه ها، همگی نشان چپ را بر خود دارند. این پروسه باید به فرجام کامل برسد.
۱۸
تیر ۸۵ باید گامی در این راستا باشد. باید فریادهای ”نه“ به رژیم اسلامی، ”نه“ به اسلام، ”نه“ به آپارتاید جنسی، ”نه“ به حجاب، ”نه“ به نابرابری، ”نه“ به هر گونه ستم و استبداد، ”نه“ به جنگ و تروریسم همه گیر شود.