آشفتـن ، برآشفتـن ، افروختـن ، بر افروختـن
قابل توجه آقایان علی ناظر و یدی لرستانی
این جمله ی خبری را ملاحظه کنید : " حسن، علی را زد ". جدا از درست یا غلط بودن خبر ، حسن و علی برای گوینده و مخاطبش شناخته شده ( معرفه) هستند. ممکن است مخاطب ، علی یا حسن و یا هردوشان را نشناسد. اما چنین جمله ای این امر را می رساند که گوینده به واقع یا به توهم یا به اشتباه فکر میکرده است که مخاطبش، حسن و علی را می شناسد. در غیر این صورت مثلا باید جمله ی خبری را چنین میگفت: "حسن مردی را زد" یا " مردی علی را زد" یا " مردی مرد دیگری را زد" . اما اگر مخاطب ، علی یا حسن و یا هردوی آنها را نشناسد ، دربرابر این جمله ی خبری، می پرسد که " حسن کیست؟" یا " علی کیست؟ " یا " حسن و علی کیستند؟" . در این حالت، گوینده یا باید با ارائه ی نشانه هائی و توضیحاتی ، حسن نکره یا علی نکره و یا حسن و علی نکره را برای مخاطبش ، به حسن و علی معرفه، تبدیل کند و یا این که از خیر قضییه بگذرد و جمله ی خبریش را از مخاطبش پس بگیرد .
سرتان که درد نگرفت؟ واقعیت این است که بسیاری از گرفتاری ها را ، سوء تفاهمات ، باعث می شوند. ملاحظه بفرمائید!
آقای یدی لرستانی در یادداشت کوتاهی به آقای علی ناظر ، مسئول سابق سایت دیدگاه ( خودشان مدتها پیش اعلام کردند که مسئول سایت نیستند)، گفته است که :
«آقای دکتر ناظر عزیز و مبارز ، مگر مسئولیت مقاله با نویسنده نیست؟ این مسئولیت را دایه گونه شما پذیرفته اید, و آیا این با معیارهای شناخته شده یک رسانه آزادیخواه بودن منافات ندارد؟مگر همه چیز را همگان نمیدانند ؟[** از ثبت مقالاتی که به امور اطلاعاتی مثلا افشاگری افراد می پردازد خودداری کنید. دیدگاه در زمانهای ضروری اطلاعیه های لازم پیرامون فعالیتهای عناصر رژیم در خارج کشور را منتشر می کند. کار اطلاعاتی کاری پیچیده است که فقط از عهدهء سازمانها با توان بالا، بر می آید.....] موفقیت و پیروزیهای روز افزون شما را کماکان آرزو دارم .»
جمله ی داخل کروشه [.... ] از آقای علی ناظر است.
ببینیم آقای علی ناظر چه پاسخی به آقای لرستانی داده اند :
علی ناظر: جناب لرستانی عزیز سلام.
کار اطلاعاتی کردن چند خصیصه دارد: داشتن اطلاعات درست و موثق، که پیش شرط آن داشتن سازماندهی متبحر در امور اطلاعاتی است. بطور مثال، شما هر چه بدانید بیشتر از(ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات) سازمان مجاهدین نمی دانید. خصیصه دوم، انتشار اطلاعات در زمان مشخص برای هدف مشخص است. باز بعنوان مثال، شما یا اطلاعات جدید دارید، که دیدگاه نباید آن را علنی کند چون امکان دارد کار و کاسبی مثلا مجاهدین را بهم بزند، یا اینکه اطلاعات شما جدید نیست و جویده شدهء آن چیزی است که مثلا (ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات) مجاهدین منتشر کرده، و یا برای پیشبرد اهداف خود شایعه کرده است. در هر صورت دیدگاه جای اینگونه کارها نیست. برخلاف تصور شما دوست عزیز، کار اطلاعاتی کردن اصلا و ابدا به دموکراسی و آزادی بیان و این حرف ها مربوط نمی شود. درعین حال، برای پیشبرد اهداف سرنگونی طلبانه باید عناصر رژیم را افشا کرد، و دیدگاه این کار را بصورت علمی و رسمی (یعنی انتشار اطلاعیه سازمانهای سیاسی و متبحر در بزنگاه های کلیدی) انجام می دهد. با اجازه این بحث در این نقطه برای من و دیدگاه تمام شده فرض می شود.
شاد باشید.
بد نیست اظهارات آقای ناظر قدری بررسی شود . اما پیش از بررسی لازم است با تاکید متذکر شوم که در این نوشته به هیچ وجه قصد ایرادگیری ، خرده گیری و مچ گیری در کار نیست . این فقط و فقط یک روشنگریست. آن هم به نظر و زعم من. کاری که ممکن است از خطا و اشتباه مبرا نباشد. در این مورد البته اگر شخصا، یا از گذر خوانندگان، به اشتباه یا خطایم واقف شوم، آن را می پذیرم و به خاطر اشتباه یا خطای مرتکب شده ، صمیمانه پوزش خواهم خواست.
آقای ناظر خطاب به آقای لرستانی میگویند :( بطور مثال، شما هر چه بدانید بیشتر از(ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات) سازمان مجاهدین نمی دانید. )
این حکم آقای ناظر مستلزم این امر است که ایشان بطور قطع و یقین هم نسبت به دانش آقای لرستانی و هم سازمان مجاهدین اشراف داشته باشند . سوال اینست که آیا آقای ناظر بطور واقعی از چنین اشرافی برخوردارند یا فقط ادعا کرده اند؟ ممکن است ادعای ایشان درست باشد. ولی این مورد، نیاز به اثبات دارد. آیا آقای ناظر واقعا این ادعایشان را با توجه به اطلاعات کنونیشان از دستگاهی که خودشان آن را ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات سازمان مجاهدین نامیده اند، و نیز اطلاعات آقای لرستانی ، می توانند به اثبات برسانند؟ البته روشن است که امتحان به عمل آوردن از آقای لرستانی ، نمی تواند جزو دلایل اثبات چنین ادعائی محسوب شود. زیرا اگر بنا بر این باشد که از آقای لرستانی برای اشراف به میزان معلوماتشان در موضوع مورد مناقشه ، امتحان بعمل آید ، آنوقت دیگر این حکم آقای علی ناظر از پایه غلط محسوب میشود. اگر آقای ناظر این جمله ی خبری را با قراردادن یک« آیا » در اول و یک علامت سوال(؟) در آخر جمله به یک جمله سوالی تبدیل می کردند ، هم اشکال منطقی قضییه از بین می رفت و هم من در این مورد مصدع اوقات کسی نمی شدم. نتیجه : تا اینجا آقای ناظر اگر بر اساس اطلاعات فعلا موجود در نزد خودشان، نتوانند ثابت کنند که د ر موضوع مورد نظر، آقای لرستانی کمتر از سازمان مجاهدین می دانند ، در باره ی آقای لرستانی و بالتبع در مورد سازمان مجاهدین ، یک قضاوت نادرست کرده اند. پس از همه ی این سخن ها ، ممکن است آقای ناظر بگویند که این فقط یک مثال است و در مثل مناقشه نیست. بسیار خوب ، اما اگر ایشان در مثالشان به جای آقای یدی لرستانی خودشان را میگذاشتند و می گفتند: « بطور مثال، من هر چه بدانم بیشتر از(ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات) سازمان مجاهدین نمی دانم. » ، از آنجا که به حدود دانش و توانمندی خودشان در زمینه ی مورد بحث اشراف دارند ، مشکلی پیش نمی آمد به شرط آن که به میزان دانش وتوانمندی چیزی که نامش را« ارگان اطلاعات وضد اطلاعات » سازمان مجاهدین ، گذاشته اند نیز اشراف می داشتند. ملاحظه می فرمائید که من هر چه تلاش می کنم این قسمت بحث راطوری خاتمه دهم که به استدلال تمثیلی آقای علی ناظر لطمه ای نخورد ، نمی شود. نمی دانم ، شاید هم پای استدلال من چندان تمکینی ندارد .
اکنون به این جمله ی آقای ناظر توجه کنید: (باز بعنوان مثال، شما یا اطلاعات جدید دارید، که دیدگاه نباید آن را علنی کند چون امکان دارد کار و کاسبی مثلا مجاهدین را بهم بزند،)
آقای ناظر می گویند اگر آقای لرستانی اطلاعات جدید دارند( لابد در مورد موضوع مورد بحث آقایان ) دیدگاه نباید آن را علنی کند .
چرا دیدگاه نباید اطلاعات جدید آقای لرستانی را علنی کند؟ البته آقای ناظر برایش دلیلی آورده اند که به آن می پردازم. ولی پیش از پرداختن به دلیل و استدلال ایشان می شود پرسید که آقای ناظر چرا به خودشان این صلاحیت و حق را داده اند که در یک سایت که با توجه به عملکردش محل تبادل آزادانه ی اطلاعات و اخبار است ، جلوی نشر اطلاعاتی را که آقای لرستانی می خواهد ارائه کند، بگیرند؟
آقای ناظربرای این سوال پاسخی داده اند که دارای خصوصیات متعددی است. من فقط به خاصیت شگفت انگیزبودن آن اشاره می کنم. ایشان می گویند آن اطلاعات کذائی را دیدگاه نباید علنی کند چون امکان دارد کار و کاسبی مجاهدین را بهم بزند ! برای من کار مجاهدین قابل تصور است . اما نمی دانم مجاهدین چه نوع کاسبی در کنار کارشان انجام می دهند؟ البته کسب و کار خیلی هم خوب است اگر عامل اجحاف به حقوق دیگران نباشد و یا به قول رفقای چپ ، بر محور استثمار نچرخد . اما در اصطلاح عامه و زبان رایج مردم ما ، اطلاق «کار و کاسبی» به فعالیت های یک سازمان سیاسی ، آن هم سازمانی که با نظام جمهوری اسلامی در حال مبارزه ی همه جانبه است ، از بار مثبتی برخوردار نیست. این نظر من البته خوش بینانه ترین نظر است. ممکن است کسانی هم پیدا شوند و آن را اهانتی از جانب آقای علی ناظر به مجاهدین ، ببینند. من با خوش بینی تمام آن را نه ناشی از سوء نیت ونه ناشی از قصد اهانت ، بلکه یک بی مبالاتی می شمارم که ممکن است اشتباه کنم .
مساله ی من در این مورد اما این نیست که آقای علی ناظر سوء نیت داشته اند یا می خواسته اند مجاهدین را تحقیر کنند یا مورد اهانت قرار بدهند و یا بی مبالاتی به خرج داده اند . مساله برای من این است که آقای علی ناظر در پشت این جمله ، سانسوری را که ظاهرا از آن بیزار هستند ، به آقای یدی لرستانی ، تحمیل کرده اند. اهانت را می شود پاسخ گفت ، سوء نیت را می شود افشاء کرد ، بی مبالاتی را می شود بخشید،اما با اعمال سانسور،آنهم ازجانب یک مدعی سفت و سخت مبارزه با سانسور، چه باید کرد؟ اینراهم بگویم که همه ی کسانی که اعمال سانسور میکنند ، برای کارشان دلایلی دارند که دست کم خودشان را قانع میکند. اغلب این دلایل را هم خیر خواهانه می پندارند یا معرفی می کنند.
خوبست دنباله ی جمله ی آقای ناظر را بررسی کنم. ایشان در ادامه ی جمله ی قبلی گفته اند: (یا اینکه اطلاعات شما جدید نیست و جویده شدهء آن چیزی است که مثلا (ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات) مجاهدین منتشر کرده، و یا برای پیشبرد اهداف خود شایعه کرده است )
طبق نظر آقای ناظر، اطلاعات آقای لرستانی ممکن است جدید نباشد . می دانیم که بسیاری از اطلاعات برای بسیاری از افراد، جدید نیستند. بنا بر این آوردن اطلاعات کهنه وتکراری در یک نشریه ( در اینجا ، سایت دیدگاه) ممکن است باعث تکدر خاطر و دل زدگی خواننده و بیننده ی آن اطلاعات شود . این کاملا صحیح است. اما چه کسی و چگونه تشخیص می دهد اطلاعاتی را که برای او کهنه هستند برای همه یا اکثریت یا نیمی و یا یک چهارم خوانندگان آن اطلاعات هم کهنه باشند؟ در همین سایت دیدگاه بجز مطالب و مقالاتی که اختصاصا برای این سایت نوشته می شوند، که آنها هم معلوم نیست الزاما همگی مندرجاتشان دست اول باشد، مابقی ، حد اقل ، دست دوم هستند. من نمی دانم چرا آقای علی ناظر بر اساس این استدلالی که کرده اند ، که باید خودشان آنرا قبول داشته باشند، از درج این اطلاعات کهنه و تکراری خود داری نمی کنند؟ ممکن است آقای علی ناظر بگویند مقصودشان از «اطلاعات »، اطلاعاتی است که این یا آن فرد و سازمان رژیمی یا وابسته به رژیم را افشاء می کند . در این مورد هم سایت دیدگاه اگر پر از چنین اطلاعات دست دومی نباشد، یقینا خالی از آنها هم نیست. بگذریم از اطلاعاتی که چه نو و چه کهنه، در رابطه با نوعی افشای سازمان های اپوزیسیون هم ،در همین دیدگاه انتشار یافته است و بعضی از آنها به گونه ای بوده اند که خود آقای علی ناظر را وادار به عذر خواهی کرده اند.
آقای علی ناظر در همین جمله توضیح داده اند که مقصودشان از اطلاعات کهنه ، جویده شده ی آن چیزی است که مثلا ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات مجاهدین منتشر کرده ویا برای پیش برد اهداف خود شایعه کرده است.
می شود پرسید این اطلاعات مورد نظر آقای ناظر، جویده شده ی چه کسی است که حالا آقای لرستانی هم به جویدن آن جویده پرداخته است؟ من در این مورد وارد بحث اخلاقی نمی شوم و نمی گویم این کار قشنگی نیست که یک نفر در یک مباحثه یا جدل غیر خصوصی، مخاطبش را جونده ی چیز جویده شده ی دیگران معرفی کند. اما می خواهم به دونکته در رابطه با این جمله اشاره کنم. نکته ی اول این که این « ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات سازمان مجاهدین » ، چه صیغه ای است؟ من تا به حال چنین عنوانی را نشنیده ام. لا اقل در چهارده پانزده سال گذشته من در ارگان های رسمی مجاهدین ، مطلبی را ندیده ام که چنین امضائی داشته باشد یا از جانب ارگانی با این نام منتشر شده باشد. البته شورای ملی مقاومت در عداد کمسیون های متعددش، کمسیون امنیت و مبارزه با تروریسم ، دارد که اعلامیه ها و اطلاعیه های متعدی هم انتشار داده است. اما چیزی بنام ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات سازمان مجاهدین را نه دیده ام و نه شنیده ام. ممکن است وجود داشته باشد و آقای ناظر از وجودش با خبر باشند و یا با توجه به اثر، پی به موثر برده اند.
نکته دومی که میخواستم به آن بپردازم این است که آقای ناظر آن جویده ی جویده شده را چیزی می دانند که همان ارگان اطلاعات و ضد اطلاعات سازمان مجاهدین شایعه کرده است. ببینیم معنی لغت « شایعه » چیست؟ در فرهنگ بزرگ سخن آقای دکتر حسن انوری برای شایعه، دو معنی ذکر شده است . معنی اول :خبری که بین گروهی پخش می شود و معمولا بی اساس و نادرست است . معنی دوم : رایج . زیر همین لغت، یک واژه دیگر هم آمده است : شایعه پراکن : آن که اخبار بی اساس و نادرستی را پخش می کند . ( فرهنگ بزرگ سخن، جلد پنجم، حرف ش، صفحه 4433)
من با حسن نیت تمام عرض می کنم که وقتی آقای ناظر، مجاهدین ( همان ارگان ....) را اینگونه معرفی می کند که برای پیش برد اهدافشان هم شایعه می سازند و هم شایعه می پراکنند ( استنباط مستیقم از جمله ایشان) به احتمال قریب به یقین به این معانی شایعه و شایعه پراکن ، توجه نداشته اند.مگر این که خودشان بگویند که توجه داشته اند . اما اگر توجه نداشته اند و یا به عبارت دیگر در کاربرد این واژه قصد توهین و تحقیرو وارد کردن اتهام به مجاهدین را نداشته اند ، باید قبول کنند که همه ی خوانندگان این متن اولا ممکن است از قصد اصلی آقای ناظر با خبر نباشند و ثانیا آقای ناظر توقع نداشته باشند که همه ی خوانند گان نظر ایشان، مثل من ، از حسن نیت برخوردار باشند. البته از این هم نمی شود گذشت که نسبت شایعه سازی و شایعه پراکنی به یک سازمان دادن، باعث می شود مخاطب ازین پس نداند یا نتواند تشخیص بدهد که از اطلاعات بدست آمده از یک سازمان ( در اینجا ، مجاهدین ) کدامشان درست و قابل اطمینان و کدامشان سست و بی اساس و در ردیف شایعات هستند.
قسمت آخرجمله آقای علی ناظررا پی میگیرم : ایشان دردنبال این توضیحات گفته اند: ( درهر صورت دیدگاه جای اینگونه کارها نیست ) .
می توان پرسید که دیدگاه جای کدام کار ها نیست؟ مقصودشان از« این گونه کار ها » ، چیست؟ انتشار اطلاعات درست و دست اول در رابطه با افشای رژیمی ها و وابستگان و مزدورانشان؟ انتشار اطلاعات دست دوم و جویده شده در همین موارد؟ انتشار شایعه هائی که به زعم ایشان سازمان مجاهدین برای پیشبرد اهدافش ممکن است بسازد و بپراکند؟ راستی دیدگاه جای چه گونه کارهائی است؟
هرچه هست، امیدوارم آقای علی ناظر بطور مرتب یا متناوب و یا بصورت هر از گاهی، بابت کارهائی که در دیدگاه صورت می پذیرد مجبور به عذر خواهی نشوند .