28 October 2008

وصیت نامه بروجردی: درود مرا از داخل دیوار های بلند و مرگبار زندان اوین بپذیرید



وصیتنامه ی حسین کاظمینی بروجردی
زندان- تهران- ایران


وصیتنامه ای به وکلا و نمایندگانم در ایران و جهان

به نام آفریدگار مهربان و بنده نواز
سلام بر مصلحان و عدالتخواهان و آزاداندیشان

درود مرا از داخل دیوار های بلند و مرگبار زندان اوین بپذیرید.

از این که محکمه ام در پشت درهای بسته و بدون حضور هیات منصفه و دور از داشتن وکیل مستقل و مخفی از خبرنگاران تاریخ نگار و مستند از پرونده سازی در بند امنیتی و مخوف ۲۰۹ صورت گرفت و نتوانستم از مواضعم دفاع کنم و گوشی در ابلاغ اندیشه ام نیافتم، لذا سطوری را برایتان می نگارم و اسرار تقویم جاری را توسط شما خانم ها و آقایان به اوراق ماندگار قرن کنونی می سپارم.

سی سال است که برای فکر آزاد و فرهنگ رها شده از قیود خودکامگان، تلاش می کنم و به خاطر مقاومت در برابر مذهب دولتی و دین حکومتی و اسلام سیاسی، به اشد مجازات های غیر انسانی محکوم گشته ام.

بنا به مدارک وزارت اطلاعات چهارده سال است که همواره در تحت تعقیب و پرونده سازی و ایذاء روانی و آزار خانوادگی و فشار های جسمانی عناصر زورگو و بی منطق سلطه گر بوده ام و در هر مقطعی از این ایام، ضربه ای را از حافظان آیین استبدادی دریافت کرده ام.

پدرم را که از منادیان اسلام سنتی بود و نیم قرن در پایتخت با زبان و قلم و امامتش، مردم خداجو را رهنمون بود، در مسلخ شهادت تودیع نمودم و مادرم را که در حمله نیرو های مسلح به منزل مسکونی ام مورد صدمات میکروبی و شیمیایی قرار گرفته بود و با آثار ناجوانمردانه آن و با احتضار طولانی و رقت بار چشم از جهان فرو بست، به آستان آزادگی و حریت هدیه نمودم و جوانی ام را که در خدمت به استقلال اعتقادی ملت به پیری مبدل نمودم و نوامیسم را که زیر پای اشرار مدعی دیانت نهادم و خانواده ام را که به قساوت تمام به تهاجم قلدران باجگیر دیدم و همگی را تاوان وابستگی و دلبستگی به مثلث مقدس خدا و مردم و میهن یافتم.

اینجانب تفتیش عقائد را مغایر با حکم خدا در کلام " لا اکراه فی الدین" می دانم و خفقان را معارض با شعار دینی "یرید الله بکم الیسر" می بینم و تحمیل قوانین طاقت فرسا را نافی قانون ربوبی در منظر "و لا یرید بکم العسر" می دانم و دیکتاتوری را خلاف گزینه "و لا یکلف الله نفسا الا وسعها" می بینم و سرکوب اعتقادی را محارب بیان الهی " لا نفرق بین احد من رسله" می دانم و داشتن زندان را خلاف سیره حیدر کرار می بینم و صلح نامه امام مجتبی را متضاد با هر نوع جنگ طلبی می دانم و تسلیم شدن امیرالمومنین به حکمیت را عین جمهوریت می دانم و بازگشت مرتضی علی را از نیمه جنگ صفین، حرمت دهی به رای اکثریت می دانم و اجتناب ائمه شیعه را از تشکیلات حکومتی، دلیل بر وجوب دوری روحانیون از تحرکات سیاسی می یابم و اجماع علمای تشیع را در برائت از مواضع سیاسی، دلیل بر تخریب دیانت در تماس با سیاست می بینم و بیلان کار سیاسی و اقتصادی و اعتباری و اعتقادی اسلام دولتی را عامل بد بینی عامه به معنویات و الهیات می دانم و نقض آشکار و علنی و همه جانبه حقوق بشر را در ایران نتیجه شعار " دیانت ما عین سیاست ماست" می بینم و شکنجه خود و خانواده ام و پیروان آزادی ادیان را محصول استبداد دینی می یابم و لذا توجه ناظران حقوق بشر را به وضعیت اسفناک و دلخراش خود و خانواده ام و همه راهیان مذاهب ناوابسته به حکومت جلب می نمایم.

علت حملات وحشیانه نیرو های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی به خانه محقرم، حضور عظیم مخالفین اسلام سیاسی در جلسات کم نظیر این خادم ملت و عاشق خدا بود و به این جهت از سازمان ملل متحد می خواهم تا به هر طریق از حکومت ایران بخواهد تا آزادی مطلق ادیان و استقلال بی چون و چرای مذاهب را اجرا کند و توسط شورای امنیت آن نهاد جهانی هر گونه فشار و رعب و حصر و زندان و کشتار و مصادره را به خاطر منازعه با اسلام سیاسی محکوم گرداند و خواهان یک رفراندوم اساسی و دور از حصار های دولتی در نظرخواهی از عموم ملت ایران درباره آزادی اندیشه و بیان و قلم و مذهب گردد و مرا به عنوان یک مدعی العموم جامعه که خواستار پرستش آزاد و دور از تنگ نظری ها هستم، مصونیت و امنیت و حفاظت دهد تا بتوانم به خواسته ایمانی و اعتباری و اعتقادی و انسانی مردم شریف و اصیل و نجیب و مظلوم ایران پاسخ دهم و پیروان تمامی فرق توحیدی را در تقرب به پروردگار و تعشق به ربوبی، مساعدت نمایم.

در خاتمه به تمامی عزیزانی که در داخل و خارج امر وکالت و نیابت مرا به عهده گرفته اند، عرض می کنم که شرایط ناهنجار و ناروای من و خانواده ام و همه بندیانی که به جرم اعراض از اسلام سیاسی و نفرت از مذهب دولتی و روگردانی از دین حکومتی در زندان های قرون وسطایی معذب می باشند را به گوش هموطنان دلسوز و نگران برسانید و از تمام مراکز حقوقی و مجامع قانونی و رسمی و معتبر جهان، مطالبه حقوق ما را بکنید و از رهبران دینی تمام ادیان و مذاهب و ملل میخواهیم تا در رهایی آیین خدا پرستی از هر نوع شائبه و آلایش و اراده سیاسی بکوشند و با این روحانی تحت ستم همسویی کنند و از حکومت ایران، بازگشایی زنجیر ستم از دست و پای خداجویان میهن گرا را طلب نمایند.

با سپاس

سید حسین کاظمینی بروجردی
زندان- تهران- ایران


مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران