02 October 2006

جمشید پیمان: آری حق اینست که در برابر توطئه ها از مجاهدین حمایت کنیم


آری حق اینست

که در برابر توطئه ها از مجاهدین حمایت کنیم


جمشید پیمان



اجازه می خواهم چند نکته را دررابطه با مطلبی که اخیرا توسط بانوئی بنام مینو مهرپویا درسایت دیدگاه* درج شده است بیان کنم . پیش از پرداختن به نوشته ی این خانم فکر میکنم بی مناسبت نباشد این پرسش را مطرح سازم که در یک جامعه ی دموکرات و دارای حساب و کتاب و نظم و نسق قانونی ، یک روزنامه یا مجله یا سایت اینترنتی تا کجا حق دارد که تهمت ها و افترائات بدون سند و مدرک علیه فرد یا افراد حقیقی یا حقوقی را به صرف دفاع از آزدای قلم و بیان ، منتشر سازد ؟

باری، خانم مینو مهرپویا مطلبشان را با قرض دادن نانی به مجاهدین آغاز کرده اند تا بلافاصله خنجر تهمت و افتراء و ناروا های وحشتناک را بر گلوی آنها فرو کنند. ایشان در همان آغاز قبول میکنند که مجاهدین مردمی عدالت طلب هستند . بلافاصله می افزایند هر ایرانی شریفی که از استبداد و استعمار بیزار است ( حتی اگر با مجاهدین هماهنگی نداشته باشد...) باید دربرابر توطئه های رنگارنگی که چون تگرگ میبارد ، جانب آنان را بگیرد - اما...


اما چه؟ خانم مینو مهرپویا میافزایند : " اما واقعیت مزبور دلیل نمیشود هرچه مجاهدین میگویند وحی منزل است و مثلا هر روایت رسمی و کلیشه ای از سوی مجاهدین در مورد مخالفین و جدا شدگان را می توان پذیرفت ."
من هم با خانم مهرپویا کاملا موافقم و میگویم هرچه مجاهدین میگویند وحی منزل نیست. حتی فرا تراز این بانو عرض میکنم که آنچه مجاهدین میگویند هیچکدامشان وحی منزل نیستند . خود مجاهدین هم تا امروز جائی ادعا نکرده اند که آنچه میگویند وحی منزل است. اکنون ببینیم مثالی که آورده اند چه رابطه ای با این حکمشان دارد. ایشان معتقدند هر روایت رسمی و کلیشه ای از سوی مجاهدین در مورد مخالفین و جدا شدگان را نمیتوان پذیرفت. ای کاش معلوم میکردند مقصودشان از " روایت رسمی و کلیشه ای" چیست؟ من فرض میگیرم که روایت رسمی از مجاهدین درباره ی یک مخالف یا جداشده یعنی روایتی یا توضیحی یا موضع گیری که با مهر و امضاء رسمی سازمان مجاهدین انتشار بیابد. اما در مورد روایت کلیشه ای حقیقتا بر من معلوم نیست که این خانم چه چیزی مورد نظرشان است.حدس میزنم میخواهند بگویند که در چنین مواردی مجاهدین در موضع گیری رسمی خود همیشه نقطه نظر های یکسانی دارند.اگر واقعا نظر خانم مهرپویا همین است که من استنباط کرده ام بنا براین صبر میکنم تا ایشان بصورت نمونه حد اقل ده مورد از موضع گیری رسمی مجاهدین در باره مخالفین و جداشدگان را که یکسان ( بقول ایشان : کلیشه ای) بوده است، بطور مستند ذکر کنند . در غیر اینصورت تاوقتی که ایشان چنین کاری را نکنند این حکمشان را در عداد تهمت بدون مدرک می شناسم. بگذریم از اینکه ایشان مخالفین ( شامل مخالفی که با رژیم جمهوری اسلامی مبارزه میکند و عنصر طرفدار رژیم که با مجاهدین بالطبع مخالف است) و جدا شدگان ( که شامل جدا شدگان هوادار باقی مانده ، جدا شدگان پاسیو شده ، جدا شدگان مخالف شده و جدا شدگان به رژیم جمهوری اسلامی پیوسته میشود ) را یک کاسه کرده اند .و پر پیداست که بر خورد با این طیف ها نمیتواند یکسان باشد و لا اقل تا آنجا که من اطلاع دارم مجاهدین هیچگاه با این طیف ها برخوردی یکسان و حتی مشابه نداشته اند

.
خانم مهر پویا در ادامه برای اثبات ادعایشان می نویسند: " با کمال تاسف در مواردی گزارشات مجاهدین واقعیت را بازتاب نداده و در مورد مخالفان خودشان آگاهانه جوسازی شده است و این مسئله بر بسیاری از ایرانیان پوشیده نیست. در گذشته های دور نیز مثلا در مورد برخی افرادی که به ناچار از قرارگاه اشرف به «رُمادیه» عراق اوت شده بودند، می شنیدیم که فلان فرد (خواهری که پیش تر در صفوف رزمندگان بوده) آنجا خودفروشی میکند!! و دروغ های کثیف و زشت دیگری که در مورد آن بی پناهان تکرار و تکرار می شد. این فقط یک مثال است... "


خانم مهر پویا ! مجاهدین در کدام موضع گیری رسمی خود و در چه زمانی به خواهری که پیش تر در صفوف رزمندگان بوده و بقول شما به « رمادیه » عراق اوت شده انگ خود فروشی زده اند؟ فلان فرد یعنی چه؟ برخی افراد چه کسانی هستند؟ در کدام گزارش رسمی مجاهدین در مورد این دست بی پناهان دروغ های کثیف و زشت دیگری تکرار و تکرار شده است ؟ برای اثبات این تهمت ها و افترائات سند و مدرک معتبر از گزارش ها و موضع گیری های سازمان مجاهدین خلق ایران دارید؟ اگر دارید خواهش میکنم در اختیار من بگذارید تا همراه با نوشته ی خودتان در سایت آفتاب کاران منتشر کنم. هر چند سایت دیدگاه و شخص آقای ناظر بدون درخواست چنین اسناد و مدارکی، اتهامات و افترائات شما نسبت به مجاهدین ر ا منتشر کرده اند ولی بی مناسبت نیست اگر رونوشت این اسناد و مدارک را برای آنها بفرستید تا اگر صلاح دانستند ضمیمه ی نوشته شما بفرمایند. در پایان این بخش بد نیست توضیح بدهید مقصودتان از " بسیاری از ایرانیان " چیست؟ این بسیاری از ایرانیان مورد نظرتان کیانند و چند درصد از 68 ملیون ایرانی را تشکیل میدهند و از همه مهم تر اینکه شما چگونه با نظرات این بسیاری از ایرانیان در باره ی مساله مورد نظرتان ،آگاه شده اید؟

خانم مهر پو یا در پاساژ بعدی مینویسند : " واقعیت مزبور آشکارتر از آن است که مجاهدین بتوانند آن را َسمبل و ماست مالی کنند. بعدها هم به دروغ به برخی از مخالفان تهمت های اخلاقی زده شد و یا مزدور و نفوذی و کمک بازجو و شاگرد جلاد و تیرخلاص زن و مامور ترور رهبری مقاومت !! معرفی شده و می شوند. در حالیکه مجاهدین اگر از خر ِ «کبر و غرور» پائین می آمدند می توانستند با صداقت و صراحت ِ یک نیروی انقلابی به این حقیقت اشاره کنند که مبارزه علیه ارتجاع سخت و پُرابتلاء است و همه نمی توانند تا پایان راه همراهی کنند و همه افراد دینامیسم کافی را ندارند و یا به دلائل گوناگون نسبت به مجاهدین مسئله دارند و لذا از صفوف مجاهدین فاصله می گیرند و تنها و تنها کمتر از 2 درصد آنان به خط و خطوط رژیم وصل شده در شمار امثال بهزاد نظامی و عدالتیان در می آیند. مابقی در اکثر تظاهرات مجاهدین علیه رژیم در کنار مجاهدین هستند و برای اینکه زبان رژیم را ببندند، از آنچه برسرشان آمده هرگز سخنی نگفته اند ... "


خانم مهرپویا ! شما تهمت ها و افترائات بدون سند و مدرک خود را بعنوان واقعیت میگیرید و مجاهدین را پیشاپیش متهم میسازید که میخواهند این واقعیات آشکار مورد نظر شما را ماست مالی کنند . خانم مهر پویا مکن است بگوئید مجاهدین در کدام موضع گیری رسمی خود به مخالفینی که به رژیم آخوندی نپیوسته اند تهمت های اخلاقی زده اند و یا آنها را مزدور و نفوذی و کمک بازجو و و و خوانده اند؟ لطفا اگر خواستید در پاسخ باین سوالم نمونه بیاورید به افرادی نظیر سعید شاهسوندی و کریم حقی و جمشید تفرشی (که در رابطه با مزدوری و مامور بودن خودش باندازه کافی نوشته است ) اشاره نفرمائید . نوشته اید کمتر از 2 درصد از جداشدگان به خط و خطوط رژیم وصل شده اند . بگذریم از اینکه معلوم نیست این رقم 2 درصد را از کجا آورده ید ممکن است در این مورد هم مشخصا اسامی ده نفر از این جداشدگانی که به رژیم پیوسته اند را ذکر بفرمائید؟ جمله ی آخرتان بسیار جالب توجه است. نوشته اید مابقی این جدا شدگان ( یعنی بیشتر از 98 درصد) در اکثر تظاهرات مجاهدین علیه رژیم در کنار مجاهدین هستند و برای اینکه زبان رژیم را ببندند، از آنچه بر سرشان آمده هرگز سخنی نگفته اند . در این حکمتان دو نکته بسیار جالب بنظرم میاید. یکی این که شما با آنچه که بر سر این طیفی که بزعم خودتان اندک هم نیستند، آمده است آگاهید. نکته دیگر اینکه بازگوئی آنچه که بر سرشان آمده است زبان رژیم را باز میکند. خدمتتان عرض میکنم که اولا رژیم تهمت و افترائی نیست که نزده باشد. ثانیا همان بزعم شما کمتر از 2 درصد هم هر دروغ و دغلی را که مورد نیاز رژیم بوده است بصورت کتبی و شفاهی چندین و چند بار گفته اند. بنابراین و بخصوص پس از خلع سلاح مجاهدین و باز پرسی های چند باره از تک تک مجاهدین و رفتن تعدادقابل توجهی از آنها به کمپ « تیف » دیگر چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد .

خانم مهر پویا در بخش بعدی نوشته خود چون کنار زدن کامل پرده ها برایشان ظاهرا سخت بوده است یکباره تمامی پرده ها را درانده اند و این چنین آشکارا سخن گفته اند: " اما با اينکه گاه در مواجهه حضوری با اين افراد که در تظاهرات ضد رژيم شرکت می کنند، سلام و عليک و خوش و بِش می شود، پشت سرشان تبلیغ شد که جداشدگان کوفی و خائن و نفوذی ، و لابد مامور وزارت اطلاعات و...هستند . اصلا به علت جداشدن از همسرانشان صفوف مبارزه را ترک کردند و اِله و ِبله... بعد هم در توافق با دولت صدام شماری از معترضين قرارگاه اشرف را با اسرای عراقی در کشورمان تاق زدند و به اصطلاح کوفی ها و خائنین را به آن سوی مرز (طرف ایران) هُل دادند...اینها واقعیت هائی است که نمی شود با خیمه شب بازی و شانتاژ رویش سرپوش گذاشت. "


خانم مهر پویا !جدا که باید به شما گفت دست مریزاد ! چه کسی با چه کسی در تظاهرات ضد رژیم در مواجهه حضوری خوش و بش کرده است ؟ چه کسی پشت سر چه کسی پس از این مواجهه حضوری و خوش وبش تبلیغ کرده است که اینها چنیند و چنانند و بقول شما ال و بلند !!! راستی شما این گفته های پشت سر را از کجا شنیده اید؟ خانم مهر پویا ممکن است بفرمائید چه کسی در توافق با صدام شماری از از معترضین قرارگاه اشرف را با اسرای عراقی بقول شما تاق! (تاخت)زده است ؟ میدانید از چه تعجب میکنم ؟ از اینکه اگر شما حقیقتا میتوانید اینهمه اتهامات و افترائات سنگین و کوه شکن را اثبات بفرمائید دیگر چرا در سطر دوم نوشته خودتان کسانی را که مرتکب اینهمه گناه و خطا و جنایت شده اند مردمی عدالتخواه و قابل احترام میدانید و معتقدید هر ایرانی شریفی که از استبداد و استعمار بیزارست باید از اینها حمایت کند. فکر نمیکنید با این تناقض وحشتناکی که دارید این شبهه را در خواننده ایجاد میکنید که یا نان قرض دادن اول مطلبتان دروغین است و یا اینهمه تهمت و افتراء بی سند و مدرکتان کذب میباشد. خودتان بگونه ای زمینه ی این شبهه را برطرف سازید.

خانم مهرپویا ! نوشته اید : " افراد مستقر در تیف نیز روز و روزگاری در صبحگاه مجاهدین سرود ای طلایه داران و ای مجاهد و میهن شهیدان را سر میدادند و همه فرزندان پاک این میهن اند و چه زشت است چون حالا با مجاهدین نیستند آنان را عمله و اکره رژیم آخوندی جلوه دهیم. "


اولا که افراد مستقر در کمپ تیف همگی در صفوف رزمندگان ارتش آزادی بخش نبوده اند که روز و روزگاری در صبحگاه مجاهدین سرود .... خوانده اند. ثانیا عمله و اکره رژیم ممکن است در کمپ تیف هم باشد . همانگونه که در آلمان و انگلستان و فرانسه و کانادا هم هستند و به انجام وظیفه مشغولند. ثالثا مجاهدین درکدام موضع گیری رسمی افراد مستقر در تیف را که عمله و اکره رژیم نیستند ، عمله و اکره رژیم معرفی کرده اند؟خودتان هم اشاره کرده اید که ممکن است تک و توکی ! از آنها با همه چیز خداحافظی کرده باشند. بسیار خوب، اگر از میان آن تک و توک ها ، که معلوم نیست تا چه اندازه تک و تو باشند، باز هم تک و توکی به عمله و اکره رژیم تبدیل شده باشند آیا باید آنها را افشاء کرد یا گذاشت در اغفال بی خبران بکوشند و کار رژیم را پیش ببرند؟

خانم مینو مهرپویا ! شما درپایان تهمت نامه ی بی سند و مدرکتان باز هم جملات نخستینتان را تکرار کرده اید. فرض بگیریم شما این مطالب را نه در باره ی مجاهدین بلکه درباره ی من نوشته بودید. در پاسختان عرض میکردم : مرحمت فرموده ما را مس کنید !

*برای خواندن نوشته ایشان به اینجا مراجعه کنید:http://www.didgah.net/print_Maghaleh.php?id=14911

کلن ، 1 – 10 - 2006