27 May 2008

آزاده سپهری: لغو مجازات اعدام از آغاز تا کنون


بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 موضوع لغو مجازات اعدام به طور جدی در سطح بین المللی مطرح شد. اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید، در ماده 3 به طور ضمنی از لغو مجازات اعدام پشتیبانی میکند. در این ماده آمده است:
"هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد".



لغو مجازات اعدام از آغاز تا کنون


azadeh_sepehri@hotmail.com



اعدام در همه کشورهای دنیا به عنوان یکی از اشکال مجازات "جنایتکاران" و مخالفین سیاسی در گذشته رایج بود. در تاریخ مدنی بشر برای اولین بار در چین مجازات اعدام برای مدتی کوتاه کنار گذاشته شد: بین سالهای 747 تا 759 میلادی. یکی از اولین نوشته ها علیه اعدام که در دست است، در سال 1395 در انگلیس برای عموم منتشر شده بود. قبل از قرن 18 میلادی مخالفین اعدام بسیار پراکنده بودند و حرفشان چندان شنوایی نداشت. جنبش ضد اعدام، در قرن 18 میلادی با تاثیر از آثار منتسکیو و ولتر پا به عرصه وجود گذاشت. بر اثر تلاشهای گسترده این جنبش امروزه بیش از نیمی از کشورهای دنیا مجازات اعدام را لغو کرده و یا اجرای حکم اعدام را متوقف کرده اند.

در منطقه توسکانا در سال 1786 مجازات اعدام از میان برداشته شد. ونزوئلا، سان مارینو و کستاریکا جزو اولین کشورهایی هستند که مجازات اعدام را لغو کرده اند: ونزوئلا در سال 1863، سان مارینو در سال 1865 و کستاریکا در سال 1877. کستاریکا تا سال 1821 مستعمره اسپانیا بود و سپس به استقلال رسید. جالب است که در این کشور کوچک لیبرالیسم نفوذ گسترده ای داشت. کستاریکا از سال 1948 به بعد ارتش نداشته است و بودجه ای را که در گذشته به ارتش اختصاص داده شده بود، پس از انحلال ارتش در اختیار امور مربوط به امنیت، آموزش و فرهنگ قرار گرفته است.

بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 موضوع لغو مجازات اعدام به طور جدی در سطح بین المللی مطرح شد. اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید، در ماده 3 به طور ضمنی از لغو مجازات اعدام پشتیبانی میکند. در این ماده آمده است: "هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد". در سال 1977 مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ای خواهان لغو مجازات اعدام شد.

در انگلیس مجازات اعدام، بجز در مورد "خیانت به کشور"، در سال 1971 لغو شد. پس از اینکه بریتانیا پیمان نامه اروپایی حقوق بشر را در سال 1999 امضا کرد، در سراسر بریتانیا مجازات اعدام لغو شد. آلمان غربی –به استثنای برلین غربی- یکی از اولین کشورهای اروپایی بود که در سال 1949 مجازات اعدام را لغو کرد. درست چند روز قبل از تصویب قانون جدید در آلمان، مردی به نام برتولد ومایر به اتهام قتل و دزدی اعدام شد. در برلین غربی نیز بعد از حدود دو سال مجازات اعدام در سال 1951 ممنوع اعلام شد. لغو مجازات اعدام در کانادا در سال 1976، در فرانسه در 1981، در اسپانیا در 1995 و در آذربایجان در 1998 اتفاق افتاد. از سال 2000 تا کنون بسیاری از کشورها از جمله شیلی، صربستان، مونتنگرو و ترکیه به کشورهایی که در آن مجازات اعدام لغو شده، پیوسته اند.

متاسفانه هنوز در بسیاری از کشورهای دنیا مجازات اعدام قانونی ست و در کشورهایی هم که این مجازات لغو شده، بسیاری از مردم خواهان بازگشت آن هستند، به ویژه در موارد حساسی چون تجاوز جنسی به کودکان. درست است که مبارزات جنبش ضد اعدام تاثیر به سزایی در لغو مجازات اعدام در دنیا داشته است، ولی از طرفی دیگر در اکثر کشورها لغو مجازات اعدام، مانند بسیاری قوانین پیشرفته دیگر، از بالا صورت گرفته و آن چنان که باید در میان مردم جا نیفتاده است.

کسانی که از مجازات اعدام طرفداری میکنند دلیل می آورند که اعدام جنایتکاران، افراد دیگر را از ارتکاب جرم می ترساند و این باعث میشود که آمار جنایت در جامعه پایین بیاید و جامعه امن تر شود. تا کنون این ادعا ثابت نشده است و هیچ نشانه ای از این وجود ندارد که آمار جنایت به دلیل مجازات سنگین پایین آمده باشد. برای نمونه در ایران با وجود اینکه جمهوری اسلامی قوانین بسیار وحشیانه و خشنی چون قصاص را حاکم کرده است، می بینیم که جنایت در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها کمتر نشده، بلکه افزایش هم یافته است.

دلیل دیگری که طرفداران اعدام می آورند این است که هزینه نگهداری "یک مشت جانی" بسیار بیشتر از هزینه اعدام آنهاست. آنها میگویند هیچ دلیلی ندارد که جامعه هزینه نگهداری افراد جنایتکار را متقبل بشود. در ضمن برخی از آنان ممکن است (زودهنگام) آزاد شوند و مجددا دست به جنایت بزنند. صحبت از هزینه کردن، وقتی جان آدمی در میان است، بسیار غیرانسانی ست. اگر ما برای جان انسانها ارزش قائل باشیم و کشتن انسان را نادرست بدانیم، حفظ جان انسانها و قبول هزینه آن را از وظایف جامعه خواهیم دانست.

افرادی که از ممنوعیت مجازات اعدام طرفداری میکنند، اعدام را عملی وحشیانه می دانند. پایان دادن به زندگی یک انسان، عملی سبعانه و شنیع است و فرقی با قتل ندارد. تنها فرقش این است که به این نوع قتل، از نظر قانونی مقبولیت بخشیده شده است. جدا از وحشیانه بودن مجازات اعدام، مسئله دیگری که تاکنون بارها هم اتفاق افتاده، این است که فردی بی گناه به اتهام یک جنایت دستگیر و سپس اعدام شده، و تازه (سالها) بعد از اعدامش بی گناهی اش اثبات شده است. مشکل دیگر اینجاست که با اعدام یک فرد، این امکان را از او می گیریم که بتواند خودش را اصلاح کند و دوباره وارد جامعه شود. هستند افرادی هم که قابل اصلاح نیستند، چرا که بیماری علاج ناپذیر دارند. در واقع اکثر کسانی که دست به جنایات سنگین میزنند، بیماری روانی دارند. آنها بیماران جوامع خشن انسانی هستند. بیمار باید تحت کنترل و درمان قرار بگیرد، نه اینکه اعدام شود. مجازات اعدام خود نوعی خشونت است که تعداد بیماران جامعه را افزایش میدهد. خود کسانی که اعدام را اجرا میکنند، بیمار هستند، که اگر نبودند هیچگاه نمی توانستند انسانی را به راحتی بکشند. و بدتر اینکه شغلشان آنان را بیمارتر هم میکند. مجازات اعدام نه تنها باعث امنیت بیشتر در جامعه نمیشود، بلکه به خشونت دامن میزند.


azadeh_sepehri@hotmail.com
عصر نو