16 June 2008

روز سیاه پدرعبدالقادر بلوچ


روز سیاه پدر


عبدالقادر بلوچ



پدر جان ببخشید که آن دو فرزند اعدام شده‏ات امروز نمی‏توانند روز پدر را به تو تبریک بگویند. در مورد آن یکی فرزندت که بردندش تا برای عبرت، آویزان شدن برادرش را از جرثقیل ببیند اما به جای عبرت دچار اختلات روحی شد و معلوم نشد تصادف کرد یا خودکشی هم خیلی شرمنده‏ام که امروز نمی‏تواند خدمت برسد.
می‏مانیم ما دو برادر که سالهاست در تبعید اجباری هستیم و نمی‏توانیم عطش دیدارت را سیراب کنیم. می‏گویند از روزی که مادر از غم همه‏ی ما دق مرگ کرد و رفت روز و شب برایت یکی شده.
حالا من مانده‏ام روزت را تبریک بگویم یا شبت را تسلیت.