سمینار جبهه ملی در دانشگاه مریلند که به نام اسطوره مقاومت مهندس عباس امیر انتظام برگزار شد فصل تازه ای را برای اپوزسیون و بویژه جبهه ملی ایران در خارج و داخل کشور گشود.نزدیک به ۶۰ مقاله٬سخنرانی ,مصاحبه و نظر تا امروز در مورد این سمینار , برای نشستهای خارج از کشور یک رکورد محسوب میشود و نیازمند یک جمع بندی مختصر برای پویایی و ادامه گفتمان ضرورت همبستگی ملی میباشد .
جبهه ملی ایران به کجا میرود؟
بیژن مهر
بیژن مهر
سمینار چگونه برگزار شد؟
---------------------------
برگزاری سمینار جبهه ملی در دانشگاه مریلند با بازتاب گسترده و غیر منتظره ای روبرو شد.کیفیت مباحث و گستردگی آنها نوید از هوای تازه ای از گفتگو را میدهد که حتما دلیلش ارتباط بهتر با فعالین ومبارزین داخل کشور است.ایران همیشه حال و هوای دیگری دارد .گذشته از استقبال مطلوب از این سمینار , سخت ترین منتقدان نیز که میگویند این سمینار به جایی نرسید و ثمری نداشت در همان سطور معترف میشوند که این سمینار تولید موج کرده و آب در لانه مورچگان ریخته است(1)* .
انکار تاثیر این سمینار در اپوزسیون و برای جبهه ملی ایران٬ غير اصولی است.اجازه بدهید به عنوان یک عضو از جبهه ملی ایران که نقشی کوچک در برگزاری این سمینار داشت , نکاتی را روشن سازم .هدف سمینار نگلاهی از درون به اپوزسیون بود یعنی انداختن نوری بر تاریکخانه اپوزسیون .عنوان این سمینار"ضرورت همبستگی نیروهای ملی ودمکرات برای استقراردمکراسی و حقوق بشر در ایران" بود .آیا ضرورتی هست ؟ و اگر هست اولویت در چیست ؟. اما در عین حال باید دید نیروهای پا به سن گذاشته اپوزسیون در چه وضعیتی هستند. آیا جنجال و مغلطه و فرصت طلبی و محافظه کاری های معمول در این اپوزسیون کمکی به روند دمکراسی در ایران میکند؟ .
آیا نیرویی در اپوزسیون وجود دارد که مایه نگرانی جمهوری اسلامی شود ؟.برای این منظور و یافتن پاسخی به این سئو الات , از فعالان سیاسی , صاحبان اندیشه و متخصصان از طیف های مختلف سیاسی دعوت به عمل آمد, غیر از طیف راست وسلطنت طلب. دلیل آنهم نقش کم اهمیت آنان در شرایط فعلی و همچنین برای جلوگیری از حملات و بحث های بیهوده و حاشیه ا ی باتوجه به تجربه اجلاس واشنگتن در سال ۲۰۰۳ بود.در این میان نیروهای چپ با ترفندهای نه چندان محترمانه در این سمینار شرکت نکردند ٬یکی از آنها تا آخرین روزها وعده آمدن میداد و زمانی عذر خواست که دیگر مجالی بر ای دعوت از کس دیگری نبود.شاید دعوت جبهه ملی و اصرار بر تمامیت ارضی در این عدم شرکت بی تاثیر نباشد. از سوی چپها تنها عکس العمل مقاله اقتصادی وحید ولی زاده از ایران بوده است*(2) .
از نیروهای ملی و دمکرات علاوه بر اعضای جبهه از شخصیتهای مستقل و ناوابسته سیاسی مثل دکتر نوری علا و پرویز دستمالچی ,از فعالین زن فیروزه فولادی و همچنین از انجمن آینده نگر احمد تقوایی و بخشی از جمهوریخواهان دعوت به عمل آمد که متاسفانه برخوردهای شخصی و درونی اتحاد جمهوریخواهان مانع از شرکت برخی از آنان شد هر چند که دکتر برقعی از همین تشکل با تفکری نزدیک به نهضت آزادی حضوری پر رنگ داشت.متاسفانه و با کمال شرمندگی به خاطر مشکلات فنی , غنیمت شنیدن نظرات نازنین یاران جبهه , دکتر هادی زمانی و علی رضا نوری زاده از دست ما رفت .اما گرانیگاه این نشست حضور پر بار کوروش زعیم٬ عبدالله مومنی و حمیدرضا خادم بود بیشترین واکنشها را داشت و به گستردگی گفتمان کمک کرد . پخش مستقیم سمینار از شبکه ماهواره ای و اینترنتی ٬وسعت زیادی به آن داد و برای اولین بار در تاریخ نشستهای جبهه ملی , این اقدامات و ابتکارات صورت گرفت .
کدام جبهه ملی در خارج کشور؟
----------------------------------
در کنار تمام مبا حث باید به ضجه های کودکانه آنانی که" اسباب بازی جبهه ملی" خود را در خطر دیدند و انواع حیله ها برای مطرح کردن خود و منحرف کردن گفتمان آغاز شده در سمینار را به کار بردند ٬پرداخت. چرا که بیشترین نور بر تاریکخانه آنان پرتو افکند و برای اولین بار بک بحث جدی و کارساز از جانب جبهه ملی در خارج مطرح شد که در توان فکری و عملی کسانیکه در رویای رهبری خود در خارج از کشور غرق شده اند نبود.
عملکرد وکارنامه این افراد برای اغلب دست اندرکاران اپوزسیون روشن است ولی به خاطر غلبه فرهنگ تعارف و رودربایسی بر فرهنگ منطق و خرد تا کنون کسی به این کارنامه سراسر مضحکه اشاره ای نکرده است . تنها به چند مورد از این کارنامه "کمدی درام" اشاره میکنم تا صحت گفتارم ثابت شود. در تاریخ 2/3/08بعد از برگزاری "اولین کنگره سازمانهای جبهه ملی خارج از کشور " خبر آن اعلام میشود یعنی هیچکس از برگزاری این کنگره اگاه نبود تا بعد از برگزاری آن!!. چند روز بعد رئوس برنامه سیاسی تدوین شده این کنگره مخفی از جانب ۳ نفر هیئت اجرايیه اعلام میشود که چیزی نبود غیر از کپی برداشتن از بیانیه " چشم انداز جبهه ملی در خارج از کشور "که قبل از برگزاری کنگره اروپایی جبهه در نوامبر ۲۰۰۷ از سوی یاران ما انتشار یافته بود *( 3)و جالب تر ازهمه روز بعد از اعلام این برنامه از روی لجبازی از سوی ۲ نفر دیگر , یعنی رئیس و نایب رٰئیس کنگره کذایی,ابن برنامه تکذیب میگردد!!*(4).
به طور حتم چنین رویدادی در تاریخ کنگره های جهان بی نظیر است.لازم به توضیح است که این کنگره مخفی یک پیش کنگره علنی هم چند ماه قبل از آن داشت که صحبت از شرکت دختر خانم دیک چینی معاون ٰرئیس جمهور آمریکا در آن نیز شده بود و این مطلب را یکی از همین آقایان در ۱برنامه تلوزیونی صدای آمریکا بیان کرده بود. در همان برنامه این آقا با مجری برنامه آقای بیژن فرهودی درگیری لفظی پیدا میکند . تو گویی که مجری برنامه با توطئه گران و با گردانندگان کودتای ۲۸ مرداد سر وسری دارد ! . بیشتر بحث ایشان نیز در مورد کودتا میگذرد در صورتی که موضوع برنامه چیز دیگری بود و بدین سا ن ایشان مهارت خود در روابط عمومی را به نام جبهه ملی به نمایش میگذارد .این از قسمت کمدی اما برویم بر سر درام:در ایران آقای مهندس کوروش زعیم فعالترین عضو جبهه ملی ایران است که مورد احترام جامعه جهانی میباشد و این در زمان مدت زندانش ثابت شد . اتحادیه اروپا و بسیاری از نهاد های بین المللی خواستار آزادی او شدند. راه و روش ملی و تلاش های فرهنگی او برهیچکس پوشیده نیست . آقای کورش زعیم مورد سانسور خبری این آقایان قرار گرفته است.جالب اینجاست که این جبهه ملی ۶ نفره صاحب ۳ سایت است که مدعی ملی و ملیون و آزادی هستند اما ورود اخبار مربوط به آقای زعیم در هر ۳ سایت ممنوع است , بدون هیچ توضیحی . به مضحکه کشیدن و بی احترامی به آزادی و ملیون ٬ دراماتیک تر از این نمی شود.چرا کورش زعیم از جانب آقایان بایکوت خبری میشود؟ . به تمام اینها زبان غیر جبهه ای در اعلامیه های صد من یک غاز و چند صفحه ای , تماما به فارسی با ذکر نام و عنوان سازمانی و همچنین مقالات توهین آمیز با زبانی نازیبا را اضافه کنید تا بخشی از تصویر کاریکاتور ملی نمایان شود .این تنها چند مورد از قصه کمدی درام "سازمانهای جبهه ملی خارج از کشور " است.کدام سازمان؟.
با وجود این یاران ما چندین بار برای حفظ آبروی جبهه ملی تلاش کردند با این حضرات به گفتگو بنشینند تا شاید این مضحکه به پایان رسد و به جای این اتلاف وقت به جنبش های درون کشور مثل کمک به کمپن ۱ ملیون امضا و جهانی کردن مسئله زنان و اعتلای فرهنگ و تمام کارهایی که اپوزسیون هوشمند در توان خود دارد . پرداخته شود. آخرین تلاش یاران ما حدود ۵ ماه پیش در لس آنجلس صورت گرفت . تنها شرط ما قبول اصل ۱ نفر ۱ رای و حاکمیت رای اکثریت است که مورد قبول هیچ یک از آقایان قرار نگرفته است و این دعوت همچنان باز است و با این قواعد هر کس که میخواهد میتواند قاضی شود . کینه شدید آنان از زنده یاد دریاداردکتر احمد مدنی و تفکرات دمکرات او ٬ هنوز گریبان گیر آنان است و در نوشته هایشان از هیچ بی حرمتی به او مضایقه نمی کنند.دکتر مدنی خواهان برداشتن مرز خودی و غیر خودی اما مرزبندی منطقی با دیگر نیروها ی دگر اندیش بود . او جوانگرایی و نواندیشی را اجتناب ناپذیر میدانست و آز جوانان در داخل و خارج از کشور به هر نحوی که میتوانست حمایت میکرد ودر این راه کوشا بود. اما جوانگرایی و نواندیشی و خرد ورزی برای "ملی -مضحکی ها "ترس دارد که مبادا کنار گذاشته شوند و دیگر قائم به مقامی نباشند و یا در عزم راسخشان در رهبری جبهه خللی وارد آید.استاد ادیب برومند میگوید "جوانها به این جبهه بپیوندند و پیوند به سالخوردگان بزنند که تدبیر پیر و تکاپوی جوان می تواند بسیار کارساز باشد." ٬اما این گفته رهبر جبهه ملی نیز بر آقایان کارگر نیست و احترام و اعتقاد اقایان به ایشان که حود مدعی آن هستند هم در زیر سئوال است.
نو گرایی و جوانگرایی وحمایت از تمام نیروهای ملی در درون کشور در دستور کار آنان نیست و دلیلش را هم نمی گویند.در این جا لازم است انتقادی ازتشکل خودمان یعنی جبهه ملی ایران در آمریکا صورت گیرد.حدود ۴۰ نفر ازیاران ما در آمریکا هنوزبا احترام به تفکرات دکتر مدنی در تلاش برای ادمه پروسه دمکراسی در ایران و برای اعتلای جبهه ملی و آرمان های دکتر محمد مصدق٬فعال هستند.این گروه بدون جنجال دست به کارهای بزرگی زده اند که تاکنون بازتاب مناسبی نداشته و این چنین است که برخی با عبارات کدام جبهه ملی و چه کارهایی انجام شده مدعی چند شاخه گی و بی عملی جبهه ملی در خارج از کشور شده اند که درست هم میگویند اما آیا تا به حال نگاهی منصفانه به فعالیت های این گروه ها کرده اند؟ و تفاوت کار جدی سیاسی با جنجال و اعلامیه های زوری در چند سایت را میدانند؟ .جمع آوری مبلغ ۵۰۰۰ دلار برای ترمیم و نگهداری آرامگاه مصدق ٬کمک به خانواده های زندانیان سیاسی و دانشجویان و برگزاری سمینار ۳ روزه ملی شدن صنعت نفت در دانشگاه برکلی در سال گذشته برای جلب دانشجویان و جوانان از جمله فعالیتهای جبهه ملی ایران در آمریکا بود که انعکاس چندانی نداشت و مورد انتقاد است.از دست آورد های سمینار دانشگاه مریلند علاوه بر بازتاب وسیع آن , از دادو فریاد های کیهان در تهران و هیئت سینه زنان کودتای ۲۸ مرداد در خارج تا نقد های دوستانه و ابراز محبت دوستان در خارج و داخل از کشور*(5) باید به علاقه چند تن از افراد صاحب نام و فعال برای همکاری با جبهه ملی اشاره کرد که در سمینار های بعدی اثرات آن مشخص خواهد بود.
جبهه ملی ایران به کجا میرود؟
------------------------------------
روز قبل از سمینار در ۳۰ ماه می , نشست داخلی جبهه به نام آقای ادیب برومند برگزار گردید و نتایج مهم آن این بود که پیدا کردن" فصل مشترک" با دیگر نیروهای ملی و دمکرات در دستور کار و "نوگرایی و جوانگرایی "در اولویت قرار گرفت تا روند تلاش برای دمکراسی در خارج از کشور با نسل فعلی به فرجام نرسد . اما سخنی با منتقدان ۲ آتشه جبهه ملی به خصوص منتقدان جبهه ملی در ایران :
تهران داستان دیگری است٬آنجاست که سوزان است و هزینه گزاف.ما به آنانی که با وجود فشار پلیسی حکومتی که سابقه جلادی ملیون را دارد و همچنین فتوای مرتد بودن جبهه ملی ٬این جامه مقدس ملی را برتن میکنند و شجاعانه از منافع ملی دفاع میکنند ارج مینهیم و شرایط عینی داخل کشور با خارج را متفاوت میدانیم . در ضمن شانتاژها و جوسازی ها در خارج از کشور نیز کمکی به وضعیت موجود در داخل و خارج از کشور نمی کند.
جبهه ملی ایران در آستانه یک باز بینی کلی و اجتناب ناپذیر است و پروسه جواگرایی در حال وقوع . هردو اینها لازمه بقای این بستر ملی است که در حساس ترین مواقع تاریخ معاصر ایران به دلیل منش متعادل خود به خدمت گرفته شده است و مجبور است برای بقای خود در این مسیر حرکت کند. با توجه به این موارد به دوستان خود که میدانیم دل در گرو مصدق و جبهه ملی دارند و با نگاهی موشکافانه به ان مینگرند میگویم که شک کردن به منش ملی آقای زعیم وآقای امیر انتظام که برای آزادی و عدالت اجتماعی هزینه های گزاف پرداخته اند ودرون یک سیستم و سازمان سنتی و نه چندان مدرن و محتاج به بازبینی برای دمکراسی مبارزه میکنند , موردی ندارد و هنوز ماجرا های پشت پرده اعلامیه اخیر صادر شده از ایران مشخص نیست .جبهه ملی از نقد خود هراسی ندارد چرا که حسابش پاک است و میداند که تا به نقد کشیده نشود پیشرفت نخواهد کرد .سمپاشی و یاوه گویی های ۲ رژیم شاه وشیخ بر علیه جبهه ملی بی اثر بوده و محبوبیت جبهه و مصدق بویژه در میان جوانان بر کسی پوشیده نیست . اما با شفاف سازی ٬نو گرایی و با اعتقاد و تبلیغ آرمانهای دکتر مصدق میتوان ظهور دوباره جبهه و نقش مهم آن در روند دمکراسی را تضمین کرد و این راهی است که جبهه ملی ایران محکوم به پیمودن آن است. نام های اشکان رضوی٬افشین جعفر زاده ,آرش رحمانی و حمید رضا خادم و صدها جوان دیگر که جبهه ملی ایران ریشه در قلب آنان دارد و آینده جبهه ملی در دست آنان است را به خاطر بسپارید . آنها ممکن است اشتباه کنند ولی میدانند که اولین قدم در جبران اشتباه , انتقاد از خود است.جبهه ملی شخصیتهای خود همچون دکتر بختیار٬دکتر سنجابی و دکتر مدنی را ارزشمند میشمارد که شاید در زندگی سیاسی خود اشتباهی کردند اما خیانت هرگز.
بوستون-آمریکا
6/24/08
____________________________________________
1*"انتقادات" دکتر نوری علا و مهر آسا
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4664
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4639
*2مقاله وحید ولی زاده
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4665
3*چشم انداز جبهه ملی در خارج از کشور
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4104
*4برنامه کنگره مخفی و تکذیب راسخ افشار و داورپناه
http://www.jebhemelli.net/htdocs/statements/2008/INF-Abroad_PoliticalProgram.htm
http://www.iranliberal.com/bayaneh/JMI_KHAREJ_etelaie.htm
*5مقالات دکتر لاجوردی و سام قندچی
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4677http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34∋=4656
______________________________________
برای خواندن تمام مقالات ازصفحه سمینار ملی دیدن کنید
http://www.jminews.com/news/fa/?mi=34