09 March 2008

همايون خيري: آقای خاتمي يعني زده‌ايد به روضه‌ خوانی



آقای خاتمي يعني زده‌ايد به روضه‌ خواني؟

همايون خيري
http://freelanceronline.blogspot.com/


انصافأ گرفتاری ما ايراني‌ها اين است که به سختي آدم بزرگ توی کشورمان پيدا مي‌کنيم که بشود سرمشق ديگران. هر وقت هم که از روی قضا و بلا يک آدمي به جايي رسيده و مورد توجه مردم بوده يا سرش را زير آب کرده‌اند يا او خودش سرش را کرده توی برف. آخرين نمونه‌اش خاتمي‌ست که اصلأ حرف‌هايش کم‌کم بي در و پيکر شده.

ايشان گفته که: "نقشه ای وجود دارد که باید آن را برهم زد، ما باید این بازی را به هم بزنیم به هر صورتی که میسر است، بر این اساس با همه وجود در انتخابات، مظلومانه اما با نشاط شرکت می کنیم". بابا مظلوميت و نشاط دو جور احساس کاملأ متضادند. کسي که مظلوم است يعني به او ظلم شده يا حقي از او سلب شده. فقط آدم ديوانه مي‌تواند در حالي که به او ظلم شده يا حقي از او سلب شده نشاط هم داشته باشد.

حق انتخاب کردن از مردم گرفته شده آنوقت بروند چه چيزی را انتخاب کنند؟ مردم بايد بروند به همين چهار تا آدمي که حداقل‌های يک انتخابات هستند رأی بدهند که مثلأ بازی را به هم بزنند؟ خوب خود اين که بازی خوردن است که؟ مگر انتخابات مغازه‌ی ميوه فروشي‌ست که برای خريدن دو کيلو ميوه معمولي بايد يک کيلو ميوه‌ی گنديده‌ی توی مغازه را هم زورکي توی پاکت گذاشت چون مغازه‌ دار نمي‌خواهد ميوه‌های گنديده را بريزد دور؟

اگر بنا بود به گفته‌ی ايشان "بین کاندیداهای انتخابات مجلس هشتم نیروهایی پیدا می شوند که در کنار نیروهایی که از جانب شما به مجلس می روند می توانند روی اصول پافشاری کرده، نقشه ها و سلیقه های خاص را برهم بزنند" خوب در اين چهار سال گذشته همين چند تا نيروی اقليت توی مجلس بايد يک گلي به سر مردم مي‌زدند ديگر! اصلأ مجلس هفتم که تمام‌شان از اصلاح طلبان بودند تا به خودشان نرسيد که نرفتند تحصن کنند. همين‌ها بودند که با ادا و اطوار برای مخالفت با قانون جديد مطبوعات از صحن مجلس رفتند بيرون اما دست از پا درازتر برگشتند توی صحن مجلس و هيچ کاری هم ازشان برنيامد. اين‌ها که ديگر مال زمان مشروطيت نيست که! هنوز روزنامه‌هايش هست.

آقای خاتمي! وزارت کشور دولت شما همين انتخاباتي را که منجر به ظهور احمدی نژاد شد برگزار کرد. چرا همان موقع که زورتان مي‌رسيد مظلومانه و با نشاط جلوی تقلب را نگرفتيد؟

چرا تا به مردمي مي‌رسيد که توی خيابان کتک مي‌خورند ياد نشاط و انتخابات مي‌افتيد؟ مگر ما با نشاط به جنابعالي رأی نداديم؟ مگر با نشاط به مجلس اصلاحات رأی نداديم؟ نتيجه‌اش اين است ديگر!

خنده‌دار شده که دليل اصرار برای شرکت در انتخابات را "موقعیت حساس جامعه بشری، منطقه و تهدیدهای بزرگ" عنوان کرده‌ايد. يعني انتخابات مجلس شورای اسلامي کم‌کم شده است مسئله‌ی بشريت؟ يعني اين چهار تا آدمي که به فرموده قيام و قعود مي‌کنند ثمرات جامعه‌ی بشری هستند و حالا همه‌ی بشريت دارند زندگي‌شان را بر اساس انتخاب شدن يا نشدن اين‌ها تنظيم مي‌کنند؟ لابد الان در تمام دنيا دارند آژير مي‌کشند که برويد آذوقه جمع کنيد که اگر انتخابات جمهوری اسلامي بدون اصلاح طلبان برگزار شد عنقريب است که قحطي بشود.

آقای خاتمي! واقعأ که! بابا 20 ميليون رأی به شما داده شد همين 10 سال پيش. اين‌هايي که به شما رأی دادند که جنون ادواری که نداشتند که يک باره شما را انتخاب کنند بعد شما و باقي دولتمردان‌تان و دوستان مجلس نشين‌تان همه چيز را بکوبيد به طاق نسيان و حالا همين چهار تا آدم بي دست و پا را وصل کنيد به سرنوشت بشريت.

آقای خاتمي يعني زده‌ايد به روضه‌ خواني که بايد هر جوری شده يک حرفي بزنيد تا مجلس روضه تمام بشود؟