25 July 2008

سازماندهی جدید نیروی سرکوب علیه تهدید اصلی

این "سازماندهی" برای مقابله با تهدید احتمالی جنگ نمی تواند صورت گرفته باشد. هیچ نقشه جنگی برای آن که در استانهای کشور نیروی خارجی وارد شود وجود نداشته و نخواهد داشت و در چشم انداز قابل بررسی هیچ نقشه جنگی برای استفاده از نیروی زمینی مطرح نشده است. رژیم ولایت فقیه به تهدید اصلی و دشمن آشتی ناپذیر خود پی برده و برای مقابله با این تهدید خود را سازماندهی می کند. برای ولایت خامنه ای مانور های سطحی برای ادامه سیاست مماشات فرصتی در جهت مقابله هرچه بیشتر با مردم ایران ارزیابی می شود.

فعالان سیاسی اپوزسیون باید این شگرد رذیلانه مستبدان حاکم بر ایران و کسانی که در تابلوی مشوقان سیاست مماشات ثبت نام کرده اند را افشا کنند


سازماندهی جدید نیروی سرکوب
علیه تهدید اصلی


مهدی سامع
mehdi.samee@gmail.com



روز شنبه 29 تیر خبرگزاری دولتی فارس به نقل از روزنامه الحيات مهمترین خواسته های رژیم ایران در مذاکرات ژنو را به نقل از «منابع آگاه ايراني» اعلام کرد.

به نوشته الحیات سعيد جليلي در حالي وارد مذاكرات روز شنبه در ژنو مي‌شود كه برنامه و دستور كاري دقيق با خود به همراه دارد. الحيات به مواردی از خواسته های جمهوری اسلامی پرداخته و تاکید کرده که: «حفظ انقلاب و نظام مهمترين خط قرمز ايران است كه بالاتر از همه خطوط قرمز تهران قرار مي‌گيرد.» بر همین اساس حاکمان تهران از کشورهای غربی خواستار «ايجاد مكانيزمي براي آغاز اجراي سامانه امنيتي منطقه كه در بسته پيشنهادي به ايران ارائه شده است و طبق آن ايران نقشي محوري خواهد داشت»، و «ايجاد مكانيزمي عملي كه به اطمينان بخشي به ايران مبني بر عدم حمله نظامي به تهران يا هر اقدامي با هدف تغيير نظام در ايران به ويژه به دست آمريكا كمك كند» شده اند.

فرانسه، بريتانيا، روسيه، آمريکا و چين همراه با آلمان ماه گذشته برای ترغیب رژیم ایران به تعلیق غنی سازی، يک بسته پيشنهادی «غنی» شده شامل مشوقهای سیاسی، اقتصادی و هسته ای به آخوندها ارائه کردند و در آستانه نشست ژنو به عنوان پیش پرداخت آتحادیه اروپا عجولانه نام سازمان مجاهدین خلق ایران را بر خلاف همه ی موازین قانونی و حقوقی در لیست سازمانهای تروریستی ابقا کرد.

همچنین در ماه گذشته موضوع درخواست آمریکا از رژیم ایران برای گشايش دفتر حفاظت از منافع آمريکا در تهران در رسانه های جمعی منعکس شد و مقامات دیپلماتیک دو طرف به شمول رایس و متکی هر یک به نوعی و با ادبیات خاص خود از این موضوع استقبال کردند، به شکلی که روز پنجشنبه 13 تیر روزنامه ايران، ارگان رسمی دولت، به نقل از منوچهر متکی نوشت:«روند جديدی از تحولات در حال وقوع است.»

دو روز قبل از مذاکرات ژنو روزنامه جام جم در شماره روز پنجشنبه 27 تیر در مطلبی تحت عنوان آیا «چراغهای رابطه تهران و واشنگتن روشن می‌شود؟» به تحليل تحولات اخير در مناسبات آمریکا و رژیم ایران پرداخت. نویسنده این مقاله یادآوری می کند که:«چراغهای سبزی که هفته‌های اخير، بين تهران و واشنگتن رد و بدل شد، اکنون درهای ارتباط را باز کرده است و يک ديپلمات ارشد آمريکايی در مذاکرات ژنو، در ترکيب نمايندگان ۱+۵ طرف مذاکره با ايران خواهد بود.» نویسنده مقاله با گفتن این که «اين همه خبر نيست»، ادامه می دهد که:«رئيس‌جمهوری اسلامی نيز در گفتگوی دوشنبه شب خود در شبکه يک سيما، از گفتگوهای مستقيم مقامات ۲ کشور در حوزه‌های مختلف و در آينده‌ نزديک خبر داده است.» همزمان خبر مربوط به مسافرت هوشنگ امیر احمدی که یک مشاور شرکتهای نفتی آمریکایی است و نیز برای رژیم ایران در آمریکا لابیگری می کند به تهران منتشر شده است.

این رویدادها و حرفها یک جنبه از واقعیتهایی است که پیرامون مناسبات استبداد مذهبی حاکم بر ایران با کشورهای بزرگ غربی جریان دارد و تاکنون وجه عمده این مناسبات بوده است. ارایه بسته های هر روز غنی تر شده تشویقی از جانب غرب و وقت گذرانی همراه با نیمه وعده های سر خرمن از جانب کارگزاران ولی فقیه. در این میان آیت الله خامنه ای با مدیریت بحران گاه از زبان ولایتی و لاریجانی قند در دل مدافعان سیاست مماشات آب می کند و گاه از زبان احمدی نژاد و محمد علی جعفری ته دل مماشاتگران را خالی می کند. وقت گذرانی همراه با طلبکاری آن سیاست راهبردیست که می توان با آن هم به سلاح اتمی دست پیدا کرد و هم اوضاع عراق و منطقه را به شکل مطلوب به فرصت تبدیل کرد و از عجایب روزگار آن که رییس جمهور آمریکا با انجام جنگ در عراق و اشغال این کشور بیشترین خدمت را به این سیاست و به استبداد مذهبی حاکم بر ایران نمود و در مقابل سیاستهای نظام ولایت فقیه بیشترین خدمت را به انحصارات تسلیحاتی و شرکای سیاسی آن در غرب کرده اند.

مانور نظامی اسرائیل، قرارداد موشکی آمریکا با جمهوری چک، مانور همزمان سپاه پاسداران و ارتش آمریکا در خليج فارس و هزاران اظهار نظر و تحلیل در مورد امکان وقوع جنگ، جنبه دیگری از مناسبات بین جمهوری اسلامی و کشورهای غربی که به طور عمده به حرف و رجز خوانی محدود می شود را ورق می زند.

چند روز قبل از مانور موشکی سپاه پاسداران، رژیم ایران در واکنش به احتمال بروز هرگونه حمله به تاسيسات هسته يی اش اعلام کرد که تنگه هرمز را مسدود خواهد کرد.

روز شنبه 22 تیر 1387 کيهان شریعتمداری در نوشته ای با عنوان «رزمايش ايران تغيير در جغرافيای تهديد» نوشت:«آزمايش موشکی ايران و مانور سنگين در آبهای خليج فارس، سطح وسيعی از عمليات هجومی و دفاعی ايران را به نمايش گذاشت به گونه ای که يک جغرافيای گسترده از جنوب پاکستان تا کل کشورها و پايگاههای شبه جزيره، تا عراق، اردن، ترکيه، دريای سرخ، شمال آفريقا در معرض تهديد ايران قرار گرفته است.» نویسنده این مقاله به یک واقعیت اشاره می کند و می نویسد:«رزمايش ايران نشان داد که گزينه نظامی بيش از آمريکا بر روی ميز ايران قرار دارد با اين تفاوت که سياست ايران صرفاً دفاعی است، و امريکايیها و اروپايیها ديگر نمی توانند از گزينه نظامی به عنوان تک برگ در بازی پيروز ياد کنند.»

این واقعیت که نظام ولایت فقیه برای جلوگیری از سقوط درونی باید به صدور بنیادگرایی، تروریسم و آشوب بپردازد از مولفه های دائمی در حیات جمهوری اسلامی بوده و خواهد بود. اما آن چه در شرایط کنونی اهمیت پیدا می کند این است که راهبرد امنیتی در ولایت خامنه ای با جنگ افروزی تعریف می شود و برگماری احمدی نژاد به منظور پیشبرد همین سیاست راهبردی است.

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره روز پنجشنبه 27 تیر حرفهای فرمانده کل سپاه پاسداران را منتشر کرد. محمد علی جعفری می گوید:«آمريکا و اسرائيل به ضعف خود در مقابل کشور ما پی برده اند و به همين دليل با انواع تحريمها سعی دارند ايران را زير فشار قرار دهند.....تهديدات دشمن پيچيده و گسترده است و ما نيز به دنبال افزايش توان مقابله خودمان با تهديدات نامتقارن در بخشهای امنيتی، سياسی، فرهنگی و نظامی هستيم.....و با تدابيری که انديشيده ايم تهديدات را با پيش بينی و پيش گيری در نطفه خفه می شود و اين سياست را با اولويت جدی تری دنبال می کنيم.» همین روزنامه در شماره روز چهارشنبه 5 تیر از قول محمدعلی جعفری در مراسم صبحگاه ستاد فرماندهی کل سپاه نوشت:«امروز سپاه پاسداران در بهترين موقعيت برای دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن قرار دارد و علت اين که دشمن با وجود امکانات توان مقابله يا درگيری با ما را ندارد همين آمادگی و قدرت بازدارندگی ماست و اگر دشمن دچار خطای راهبردی شود برادران پاسدار با آمادگی کامل پاسخ کوبنده ای به دشمن خواهند داد.»

در این که گزینه جنگ در مناسبات بین رژیم ایران و آمریکا یکی از گزینه هاست جای تردیدی نیست. اما کسانی که رویدادها را به طور واقعی بررسی و تحلیل می کنند احتمال وقوع آن را بسیار ناچیز می دانند. برای مثال در میان نخبگان سیاسی آمریکا هم جان بولتن (طرفدار جنگ) و هم گاری سیک (طرفدار مماشات) در مصاحبه با رادیو فردا، احتمال وقوع جنگ را ناچیز می دانند. بدین ترتیب گزینه جنگ تا کنون محدود به رجز خوانی است. البته منافع محافل معینی در آمریکا، اروپا و روسیه ایجاب می کند که در مورد گزینه جنگ بزرگنمایی بیش از حد کنند. در این مورد، ولی فقیه رژیم که به تهدیدهای داخلی وقوف کامل دارد از این بزرگنمایی حساب شده بهترین بهره برداری را کرده و شمشیر سرکوب داخلی را صیقل می دهد.

روز 2 تیر 1387 محمد علي جعفري در جمع پاسداران استانهاي مازندران و گلستان گفت:«يكي از ابعاد فعاليت سپاه نظامي است و بيشترين مأموريت آن دفاع از آرمانها و دستاوردهاي انقلاب در برابر هر گونه تهديدات است.» به گزارش خبرگزاری دولتی فارس، فرمانده كل سپاه پاسداران سه نوع تهديد سخت، نيمه سخت و نرم را تهدیدهای نظام اعلام کرد و گفت:«ما نمي توانيم از تحولات و تغييرات محيط اطراف خود غافل شويم هر چند معلوم نيست كه تهديد نظامي بر ايران واقعي باشد.»

کيهان شریعتمداری در سرمقاله روز چهارشنبه 12 تير با عنوان «پهنه پنهان جنگ» نوشت:«صحنه، صحنه جنگ است با همه پيچيدگیهايش و غفلت و آسودگی و خاطرجمعی و خوش باشی و خود مشغولی اول شبيخون است در چنين جنگ پرحادثه اما بی سر و صدا.» سرمقاله کیهان سپس این پرسش را مطرح می کند که:«آيا ايران در معرض تهاجم است؟» و در پاسخ ضمن آن که احتمال وقوع جنگ را ناچیز اعلام می کند، می نویسد:«دشمن به شيوه های ديگر جنگ اميد بسته، جنگ نرم و بی صدای اطلاعاتی- روانی در کنار خرابکاری و تروريسم پنهان اقتصادی با هدف رخنه و ضربه در عمق کشور...... که با توجه به پيچيدگی و ناپيدايی و در عين حال اثرگذاری آن همواره در مواجهه کشورهای متخاصم مورد اهتمام واقع شده»، و بنابرین «عوامل ميدانی که گاه و بيگاه به تروريسم سياسی و رسانه ای در کنار خرابکاری و ترور اقتصادی ، و به هم ريختن فضای روانی در اين عرصه همت می گمارند ، بی ترديد بخشی از نقشه شبيخون دشمن هستند.»

سرکرده سپاه پاسداران در سخنان خود به وضوح آدرس تهدید اصلی را اعلام می کند و بر همین اساس است که شریعتمداری به «عوامل میدانی» تاکید می کند. نقطه کانونی در شناحت تحولات اخیر در سپاه پاسداران همین نکته است. کارگزاران ولایت خامنه ای با شناخت دقیق «تهدید اصلی» و «عوامل میدانی» آن خود را برای مقابله با این تهدیدات سامان می دهند.

به گزارش روز پنجشنبه 13 تیر روزنامه همشهری محمد علی جعفری در جریان معرفی فرمانده جديد قرار گاه نجف در غرب گفت:«تغييرات در حال انجام در سپاه پاسداران در راستای کيفی‌ تر و قوی ‌ترشدن اين تشکيلات برای مقابله با تهديدات موجود و آينده است.» فرمانده کل سپاه با بيان اين که تهديدات موجود عليه جهوری اسلامی ثابت نيست و ماهيت آن در حال تغيير است، گفته «در مقاطع مختلف تهديدات به شکلهای مختلف نظامی، امنيتی، سياسی، فرهنگی و اقتصادی به اوج خود می‌رسد که سپاه به عنوان مدافع، حافظ و نگهبان انقلاب و دستاوردهای آن بايد قبل از هر چيز تهديدات و ماهيت آنها را بشناسد و در مقابل آنها با برنامه‌ريزی کامل مقابله کند.»

آنچه در رسانه های رژیم به عنوان «سپاه استانی» مطرح شده و دلایلی که منجر به تصفیه گسترده در فرماندهان سپاه شده چیزی جز آماده بودن برای مقابله با تهدید اصلی و عوامل میدانی آن نیست.

در نخستین روزهای تير ماه، فرماندهان لشکر سيدالشهدای تهران، تيپ جواد الائمه خراسان شمالی، لشکر ۳۱ عاشورای تبريز، لشکر ۱۶ قدس گيلان، لشکر صاحب الامر قزوين و لشکر علی بن ابيطالب قم از سمتهای خود برکنار و فرماندهان جديدی جايگزين آنان شدند.

محمد علی جعفری، در جريان معرفی فرماندهان جديد «تغير ساختار سپاه را نتيجه تغيير ماهيت تهديدات» اعلام کرد.

روز نهم تير ماه موضوع استانی شدن سپاه پاسداران و «عملياتی شدن ۳۱ سپاه استانی در ايران» از جانب حسين طائب فرمانده نيروی مقاومت بسيج اعلام شد.

روز 11 تیر پاسدار محمد حجازی جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران ايران اعلام کرد که در طرح «سپاه استانی» مديريت واحدهای مختلف سپاه به صورت متمرکز در استانها و توسط فرماندهان سپاه مناطق برای «افزایش توان رزمی سپاه پاسداران» انجام مي شود.

پاسدار نوروزعلی شوشتری، يکی از مسئولان مرکز فرماندهی کل سپاه پاسداران، هدف از تشکيل سپاه استانی را «تقويت سرپنجه های سپاه» اعلام کرد و گفت:«در هر استان يک سپاه با هويت و استقلال تشکيل مي شود که اين سازمان با توجه به توانمندی و قدرت مناسب توانايی دفاع را در مقابل هرگونه تهديد در حوزه سرزمينی استان دارد.»

با تشكيل 29 سپاه استاني به اضافه 2 سپاه در استان تهران سازماندهی جدیدی برای مقابله با تهدید اصلی صورت می گیرد. در این سازماندهی سپاه اول به نام سپاه محمد رسول‌الله مسئولیت تهران را به عهده می گیرد كه فرمانده آن پاسدار عبدالله عراقي است و ‌سپاه دوم در استان تهران با نام سپاه سيدالشهدا در کرج مستقر می شود و فرمانده آن پاسدار علي فضلي، معاون سابق عمليات فرمانده كل سپاه پاسداران است.

برای پی بردن به علت این سازماندهی به دانش نظامی نیازی نیست. این سازماندهی برای مقابله با تهدید احتمالی جنگ نمی تواند صورت گرفته باشد. هیچ نقشه جنگی برای آن که در استانهای کشور نیروی خارجی وارد شود وجود نداشته و نخواهد داشت و در چشم انداز قابل بررسی هیچ نقشه جنگی برای استفاده از نیروی زمینی مطرح نشده است. بنابرین آن تهدیدی که سپاه برای مقابله با آن باید به صورت جدید سازماندهی شود، تهدید داخلی است. این واقعیت را البته سرکردگان سپاه بارها بیان کرده اند. تهدید اصلی برای استبداد دینی حاکم بر ایران، مردم ایران هستند و عوامل میدانی این تهدید فعالان سیاسی و اجتماعی می باشند. حتی در صورت بروز احتمالی جنگ (بمباران بعضی از مراکز نظامی و اتمی) این تهدید اصلی و عوامل میدانی آن تغیر نمی کند. رژیم ولایت فقیه به تهدید اصلی و دشمن آشتی ناپذیر خود پی برده و برای مقابله با این تهدید خود را سازماندهی می کند. برای ولایت خامنه ای مانور های سطحی برای ادامه سیاست مماشات فرصتی در جهت مقابله هرچه بیشتر با مردم ایران ارزیابی می شود. فعالان سیاسی اپوزسیون باید این شگرد رذیلانه مستبدان حاکم بر ایران و کسانی که در تابلوی مشوقان سیاست مماشات ثبت نام کرده اند را افشا کنند.


.................................................................................
نبرد خلق، شماره 277، سه شنبه اول مرداد 1387(22 ژوئیه 2008)
http://www.iran-nabard.com