22 May 2006

نامه سیندخت پارسی به شورای جدید حقوق بشر سازمان ملل متحد


ملت ایران که با نخستین پیام آور حقوق بشرکورش بزرگ منشورنیکبختی
وبهروزی انسان را به جامعه ی بشری ارمغان نمودو نخستین وپیشروترین انقلاب دموکراتیک
( انقلاب مشروطه ) رادرخاورمیانه 100 سال پیش بنیاد نهاد، به راستی شایسته ی آزادی
و دموکراسی است وایرانیان همواره در درازای تاریخ مردمانی صلح جو بوده اند .

جامعه ی جهانی می باید دراعمال مجازاتهای اقتصادی ، سیا سی ، فرهنگی و نظامی در مقابله با
اهداف بسیار خطرناک دستیابی رژیم به جنگ افزارهای کشتارجمعی و بمب اتمی، خردمندانه
تنها کارگزاران و مقامات حکومت اسلامی و منافع و پیکره ی رژیم را هدف ضربات موثر
ودرهم کوبنده قرار دهد.

به شورای جدید حقوق بشر سازمان ملل متحد


سیندخت پارسی



آیا تاکنون اندیشیده اید چرا شایسته است ملتهای جهان همواره خاطره و یادمان کشته شدگان جنگ های اول و دوم جهانی، فاجعه ی سهمگین و شرم آور کشتار 6 میلیون یهودی در آلمان هیتلری و قتل عام ارامنه در حکومت عثمانی را در حافظه تاریخی شان ثبت نموده وهمه ساله با گرامیداشت یادواره ی انسا نهای بیگناهی که به سبب استیلا جویی ها و ا ندیشه های تنگ نظرانه ی برخاسته از ایدئولوژی های منحط و ضدبشری اقلیتی خودکامه و فا سد ارزشمندترین موهبت هستی زندگانی خویش را بیهوده با مرگی موهن و جانکاه ازدست دادند ادای احترام می نمایند؟

اندیشمندان ، جامعه شناسان و دیگرطبقات اجتماعی نیز با تجزیه و تحلیل چنین رخدا دها یی می کوشند برای پرهیز از تکرار تراژدی های مشابه زشتی و پلیدی عملکردهای جنایتکاران علیه بشریت را به داوری افکارعمومی نهند ،تا با بررسی و بازنگری رویدادها یی این چنین عاری از منطق و تهی از فضیلتها وارزشهای انسانی دیگر بار روان جامعه ی بشری به ورطه های انحطاطی چنین هولناک سقوط نکند.

اما آنچه که از 28 سال پیش با ظهور ارتجاعی ترین و خونبارترین انقلاب ، همه روزه در گوشه و کنار ایران روی می دهد اگر نام و ماهیت نسل کشی را نداشته با شد، چه نام دیگری می توان برآن نها د؟

نزدیک ترین نمونه ی آن از یک هفته پیش با اجرای نمایشی مرگبار در جاده ی بم – کرمان از سوی گروهی موسوم به فداییان اسلام که بنا برسرشت مزورانه و جنایتکار حکومت اسلامی می توا ند توطئه ای از سوی نیروهای امنیتی رژیم باشد با کشتن 12 تن از سرنشینان چهار اتومبیل وسپس به آتش کشیدن ا تومبیلها شکل می گیرد که از سوی حکومت غیرقانونی وانسان ستیز جمهوری اسلامی دستاویز و بهانه ای شود برای ایجاد حکومت نظامی د رکرمان، دستگیری و بازداشت صدها تن در بلوچستان واعدام بدون محاکمه ی 5 تن در زندان مرکزی شهر زاهدان به دستور رییس دادگستری و اعزام هلیکوپترهای مسلسل دار و بمباران های مناطقی در روستاهای کوهستانی بلوچستان، مناطقی اطراف شهرستان بم و نصرت آباد در نزدیک زاهدان و به آتش کشیدن کلبه ها و کپرهای مردم بلوچ که تاکنون دهها تن ازهم میهنان بی دفاع ما دراین بمبارانهای جنون آسا کشته شده ا ند واین کشتارها همچنان ادامه یافته است.

تنها در جنگ 8 ساله ی ایران وعراق که به پشتوانه ی سودجویی های زراد خانه ها و کارخانه های اسلحه سازی وجاه طلبی های رهبران نابخرد ایران وعراق تحقق پذیرفت، 2 میلیون ایرانی کشته و2 میلیون و600 هزار آسیب دیده ی جنگی ، معلول و شیمیا یی شدگانی که در گمنامی و رنج و فراموشی روشنایی وجودشان به خاموشی گرایید، برجای ماندند. به آسیب های اجتماعی حاصل از پدیده ی ویرانگر جنگ بیهوده دراین نوشتار نمی پردازیم که خود حکایت بس اندوهبار و درازی است. از میلیونها فرزند و خانواده ی ازهم گسیخته و بی سرپرست مانده، میلیونها بی خانمان وآوارگان جنگی، ازبین رفتن وتباهی زیربناهای اقتصادی و صنعتی و کشاورزی، بروز و شیوع گسترده و فراگیر معضل اعتیاد، بیکاری، افسردگی و بیماریهای روانی و بسیاری ناهنجاری های اجتماعی که فرایند دوران پس از جنگ می باشد.

از آغاز انقلاب ملت ایران با دیدگانی از بهت و شگفتی لبریز، شاهد اعدام صدهاهزار تن در دادگاههای انقلاب اسلامی به اتهام باورنداشتن انقلاب وآزادیخواهی شدند ، همچنان اعدام ، شکنجه های مخوف درزندانها وسرکوب آزادی های ابتدایی واسا سی وبه بندکشیدن مخالفین وفعالین سیا سی ومدنی وفرهنگی بدون توقف درتمامی این سالهای سیاه ادامه داشته است.

ترورنزدیک به 150 تن از مخالفین حکومت اسلامی ورهبران سیا سی ازشهریار شفیق تا رضا مظلومان ، ازشرفکندی وهمراهانش در رستوران میکونوس تا شاپوربختیار ، قتلهای زنجیره ای نویسندگان واهالی اندیشه وقلم همچون سیرجانی ، مختاری وپوینده دردرون کشور، سنگسارزنان ، تازیانه زدن برجوانان به جرم عدم رعایت پوشش اجباری حجاب ویا خوردن مشروبات الکلی ، ربودن وبازداشتهای خودسرانه ی هرآن کس که می خواهد آزادانه بیندیشد، سخن بگوید ، بنویسد ویا به مجموعه ی قوانین متحجرانه وپوسیده ی اسلامی اعتراض نماید ، اعدامهای گروهی از بدو انقلاب و درتابستان 67 و در روزهایی مانند 18 تیر، قتل زیبا کاظمی وعلیرغم پیگیری دولت کانادا و استفان کاظمی فرزند زیبا جهت رسیدگی به این پرونده ، جمهوری اسلامی جامعه ی جهانی را به سخره گرفته وهیچگاه پاسخگوی این جنایت رسوا و فجیع نگردید.

قطع کردن مکرر دست وپای انسانها بنا بر روایات اسلامی ، سرکوب وحشیانه ی آموزگاران ، دانشجویان ، زنان ، کارگران ، صوفیان و دراویش در قم ، پیروان مذاهب و ادیان دیگر که نام تبعیض آمیز اقلیتهای دینی را برآ نها گذاشته اند، اعدام نوجوانان زیر هجده سال ، اعدام زنان که چندی پیش عاطفه در نکا به دست قا ضی پرونده اش طناب دار برگردنش آویخته شد و به تازگی فاطمه حقیقت پژوه و لیلای 18ساله از واپسین محکومین به اعدام در حکومت زن ستیز اسلامی می باشند، اکنون شمار زندانیان سیا سی ایران را هیچکس به درستی نمی دا ند، واین به سبب ساختار پیچیده و ملوک الطوایفی و تعدد مراکز قدرت در ایران و همچنین وجود بازداشتگاه های مخفی است.

بسیاری اززندانیان مانند ارژنگ داوودی در زندانهای شهرهای دیگ ربه تبعید فرستا ده می شوند. او به بندرعباس تبعید شده است. یا سامان رسول پور از اعضای سازمان حقوق بشر کردستان که به اردبیل تبعید شده است. درجریان اعتصاب کارگران شرکت واحد شاهد یورش دژخیمان به منازل مسکونی کارگران وضرب وشتم خانوا ده های آنها ازجمله همسر و دختران یعقوب سلیمی بودیم. منصوراسانلو رییس سندیکای اتوبوسرا نی شرکت وا حد بیش از 5 ماه است تحت شکنجه ها وبازجویی های روزانه ومستمرقرار گرفته است . یک کارگر، انسان شریف وآزا ده ای که حقوق صنفی خود را می شناسد و برای تشکیل سندیکای مستقل اسا سی ترین و طبیعی ترین حق کارگران مبارزه می کند.

روشنی ستیزان حتی زبان او را بریدند که تصاویر و فیلمهای این کردار وحشیانه وغیر انسانی بر روی سایتهای اینترنتی قابل مشاهده است.

رامین جهان بیگلو، استاد دانشگاه ، پژوهشگرو انسا نی با اندیشه های متین و درخوراحترام نیز از جمله روشن اندیشانی است که به گناهی نامشخص واتهامات واهی درزندان به سر میبرد.

اما با وجود فضای آمیخته به اختناق نفس گیرو زندان و اعدام و شکنجه حتی برای یک روز اراده وعزم راسخ ایرانیان برای مبارزه با حکومت اسلامی و نیل به حکومتی دموکراتیک وملی برخاسته ازآرای راستین ملت ایران تضعیف نگشته و به سستی نگراییده است.

دوره ی هشت ساله ی دولت به ظاهر اصلاح طلب خاتمی نیز که در پوشش گفتگوی تمدنها ، همانند همتایش احمدی نژاد به جنگ تمدنها و گسترش و صدور حکومت اسلامی به جهان می اندیشید نیز سراب وتوهمی بیش نبود. چرا که لایه های ضخیم استبداد دینی هرگز هیچگونه تحول و دگرگونی دموکراتیک را بر نمی تابد.

اکنون هم میهنان بلوچ ما بیش ازیک هفته است از راه هوا سبعانه هدف بمباران قرار گرفته اند. بلوچها مردمی سختکوش و سخت تهیدستند که از کمترین امکانات و فرصتهای رفاهی ، شغلی وامنیتی نیز برخوردار نمی باشند . ویژگی سنی مذهب بودن نیزفشارهای حکومت ودامنه ی ستم وبیداد را براین محرومترین مردم ایران افزایش داده است.

ما ازشورای جدید حقوق بشر سازمان ملل وتمامی گروهها ، سازمانها ونهادهای ناظر و پشتیبان حقوق انسانها و رهبران سیا سی جهان قاطعانه می خواهیم با اعمال فشارهای شدید سیا سی بر کارگزاران و رهبران حکومت اسلامی وآگاه نمودن افکارعمومی جهانیان:

1- حکومت نظامی وبمباران هوا یی وپروازهلیکوپترهای متجاوزبرای قتل عام مردم بی دفاع روستاهای کوهستانی بلوچستان فورا متوقف گردد ، صدها تن بازداشت شدگان بلوچ ازاد شوند ومسببین اعدام بدون محاکمه 5 تن ازمردم این سامان دردادگاه زاهدان به مجازات برسند.

2- شایسته و بایسته است منصوراسانلو، رامین جهان بیگلو و تمام زندانیان متعرض ومخالف رژیم اسلامی که تنها با ابزاردانایی ، اندیشه وقلم به پیکارفاشیسم مذهبی رفته اند در زندانهای اوین ، رجایی شهر، زندانهای ارومیه ومهاباد و خوزستان و دیگر زندانهایی که زندانیان گمنام بسیاری را در سراسر ایران در خود جای دا ده ا ند، آزاد شوند. همچنین توقف کامل اعدامها و لغواحکام اعدام محکومینی که در دا دگاههای شرع ، در پشت درهای بسته وبدون بهره مندی از وکلای مدا فع سالهاست به اعدام محکوم شده ا ند خواست همه ی کوشندگان حقوق بشر و ایرانیان آزادیخواه است. نام چند تن ازآنها که چهره هایی شناخته شده هستند عبارتند از ولی الله فیض مهدوی، خالد حردانی ، فرهنگ وشهرام پور منصور، علیرضا کرمی خیرآبادی ، غلامحسین کلبی ، سعید ما سوری . آزادی تما می زندانیان سیاسی ازحقوق اولیه ومسلم ملت ایران است.

3- 72 تن ازبازداشت شدگان حوادث خوزستان که به اتهام شرکت ودخالت در بمب گذاری های اخیر اهوازدروضعیتی د شواربه سر می برند به اهامات واهی ودروغین همکاری با بیگانگان بازداشت شده وبازداشت آ نها غیر قانونی بوده است. دادگاه جمهوری اسلامی باید با روشن ساختن وضعیت مبهم ونگران کننده ی این متهمین پا سخگوی مردم ایران وافکار عمومی باشد.

4- هیئتی ویژه ازنمایندگان و بازرسان و حقوقدانان مستقل شورای حقوق بشرسازمان ملل و صلیب سرخ بین المللی برای نظارت بر زندانهای ایران وتعیین ناظردائمی به ایران اعزام شوند.

5- ایرانیان سالهای متمادی است با محکوم شمردن جنایات جمهوری اسلامی در ایران و نقش محوری وکلیدی که رهبران حکومت اسلامی در ایجاد بحران واغتشاش وعملیات تروریستی درعراق و دیگر نقاط دنیا دارد ( ازجمله مرکز یهودیان آرژانتین ، پایگاه نظامی نیروهای امریکا در خبار و......) ازجامعه جهانی می خواهند ضمن محکوم نمودن جنایات افسارگسیخته ی رژیم اسلامی به جای سیا ست منسوخ هویج وچماق و گفتگوهای بی پایان و بی سرانجام با نمایندگان رژیم اسلامی ، سیاستی یکپارچه ، قاطع و تزلزل ناپذیر در برابر جاه طلبی های خطرناک و بدفرجام اتمی جمهوری اسلامی اتخاذ نمایند . حکومتی که با اتکا بر ایدئولوژی نفرت وبن مایه های اندیشگانی جنگ طلب وصلح ستیز خواستار نفی و نابودی ملتی کهن مانند یهودیان می باشد، حقوق ملت ایران را درکسب آزادی های انسانی و حقوق شهروندی وانتخاب باور سیاسی و پوشش و مذهب و حتی حوزه ی زندگی خصوصی افراد محترم نمی شمارد و به بدترین شکل مورد تجاوز وتها جم قرار می دهد، همواره در پی نابودی وانهدام شالوده های فرهنگی وهویت ملی ایرانیان و حتی تغییر پرچم ملی شیر و خورشید نشان با پرچمی بیگانه و بدون اصالت تاریخی بوده است، بزرگترین حمایت کننده ی گروههای تروریستی وآبشخور و پرورش دهنده ی تروریسم مرگ آفرین درجهان است و بذر خشونت و نفرت را در جهان می پراکند نه شایسته ی حکومت بر مردم ایران است و نه زیبنده ی اعتماد جهانیان. این کنش زیبنده و سزاوار جوامع متمدن که به بزرگترین و گرانبهاترین دستاورد بش رکه همانا دموکراسی است دست یافته اند نمی باشد که تسلیم و بی ارا ده در برابر ارا ده ای شوند که هرگونه بیرحمی ، تجاوز و تعدی به حقوق انسانها و کشتار انسانهای بیگناه را درجنایاتی کور و بیرحمانه آرمانی مقدس در راه رسیدن به حکومت جها نی اسلام مجاز و حتی واجب می شمارد و جوانانی را که از فقر فکری و باورهای خرافی در گرداب جمود فکری گرفتار آمده اند را با رویای بهشت موعود فریفته و با اندیشه ی موهوم جهاد در راه خدا مسلح نموده به جنگ با زندگی ، مدنیت ، دموکراسی وا نسانها یی که زندگی را دوست می دارند روا نه می سازد. جنگ جمهوری اسلامی با جهان آزاد جنگ توحش برعلیه تمدن است.

6- یکی دیگرازجنایات جمهوری اسلامی که برای تحمیق وناآگاهی مردم ایران ازحقایق ایران وجهان به کارمی رود وتاکنون به ابعاد فاجعه آمیز آن توجهی نشده است ارسال پارازیت ها وامواج زیانباری برروی گیرنده ها و شبکه های ماهوا ره ای است که با خرید دستگاههایی از شرکت اریکسون سوئد این تشعشعات به طو رشبانه روزی تندرستی و سلامت مردم ایران را دچار اختلال نموده وعوارض وآثاری سخت مهلک چون سرطان ، نازایی ، تول نوزادان نارس و ناقص الخلقه و بسیاری پیامدهای ناشناخته ی دیگر برای مردم ایران برجای می گذارند. ما ازسازمان بهداشت جهانی و مدافعین حقوق بشر می خواهیم که این رفتار ضدبشری را مورد بررسی قراردهند.

7- ملت ایران که با زمامداری نخستین پیام آور حقوق بشرکورش بزرگ منشورنیکبختی وبهروزی انسان را به جامعه ی بشری ارمغان نمودو نخستین وپیشروترین انقلاب دموکراتیک ( انقلاب مشروطه ) رادرخاورمیانه 100 سال پیش بنیاد نهاد، به راستی شایسته ی آزادی و دموکراسی است وایرانیان همواره در درازای تاریخ مردمانی صلح جو بوده اند . جامعه ی جهانی می باید دراعمال مجازاتهای اقتصادی ، سیا سی ، فرهنگی و نظامی در مقابله با اهداف بسیار خطرناک دستیابی رژیم به جنگ افزارهای کشتارجمعی و بمب اتمی، خردمندانه تنها کارگزاران و مقامات حکومت اسلامی و منافع و پیکره ی رژیم را هدف ضربات موثر ودرهم کوبنده قرار دهد.

ملت ایران قاطعانه خواستار اجرای عدالت هستند وعدالت هنگامی تحقق خواهد یافت که فرماندهان ، کارگزاران و مسئولین کشتارمردم ایران در28 سال گذشته وغارت سرمایه های ملی به کیفر و مجازات جنایاتشان برسند و پسندیده است دراین راه نیز جامعه ی جهانی با مردم ایران همراهی نماید. نقض حقوق انسانها درهرنقطه ازگیتی اساس حقوق بشر را در دیگر نقاط دنیا مورد تهدید جدی قرار می دهد.

چه جهان هول انگیز و سیاهی خواهد بود جهانی که همه ی زیباییها وشادمانیها ، لبخند و موسیقی وعشق ورزیدن وآزاد زیستن ودموکرا سی درآن ناپسند و ممنوع است. جهانی که فرمانروایانش مرگ پرستان ، کین توزان و زندگی ستیزان باشند. جهانی با رنگهای خاکستری و سیاه که دادگاههای شرع انقلاب بر آن با نفرت و خشونت فرمان برانند ، سخن ، سخن تازیانه باشد و چوبه های اعدام ، سنگسار وشکنجه تا مرزمرگ .

دیگرهنگام آن فرارسیده است که جامعه ی جها نی اراده وآرمان مردم ایران را درنیل به آزادی ، احقاق حقوق بشر، انتخابات آزاد پس از خلع سلاح و برچیده شدن حکومت مستبدین دینی در ایران و گزینش نظام سیا سی برخاسته ازامال ملت ایران را به رسمیت بشناسد.

جامعه جهانی با پذیرش این واقعیت روشن که ایرانیان نه جنگ می خواهند ، نه جمهوری اسلامی را و نه سلاحهای کشتارهمگانی وبمب اتم را درراهی درست ، بسامان و پسندیده گام برمی دارند.

پیشنهاداتی که از سوی برخی چهره ها وشخصیتهای سیاسی داخلی وخارجی درجهت مذاکره با جمهوری اسلامی مطرح می شود راه به ناکجاآباد خواهد برد، چرا که در حکومت اسلامی مرکز و کانون تصمیم گیری واحد و یکپارچه ای وجود ندارد و شبکه های تودرتو ولابیرنت های مافیایی قدرت، عدم تمرکز، رقابت خصمانه وپراکندگی غریبی را بین گروههای مختلف بوجود آورده که با هیچ معیار وسنجش شناخته شده ای همخوانی ندارد.

درهر گوشه ای ازایران دولتی برای خود حکم می راند وه رمرکز و نهاد تصمیم گیری خود را برتراز دیگری می داند. به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی ، از سوی مجامع بین المللی برهم زننده ی تعادل وموازنه درجهان و گسترش اقتدار اندیشه و تفکربنیادگرایی اسلامی است که می تواند بشریت را به پرتگاه و قهقهرای نیستی و فنا برساند.

تغییر حکومت نامنتخب اسلامی ، واپسگرا ، تروریسم پرور و تا مغزاستخوان آلوده به فساد و جنایت،آرمان نهایی ملت ایران است که تاکنون بهای سنگینی نیز برای آن پرداخته است. ایرانی دموکراتیک و وا حد با یکپارچگی جغرافیایی و ملی و همزیستی مسالمت جویانه و دوستانه با ملتهای جهان ، خواست اکثریت مطلق مردم ایران است.