03 December 2006

شادي امين: این سناریو برای کیست؟

مصاحبه 321 ثانیه ای هنرپیشه ایرانی به هالیوود راه یافته ، شهره آغداشلو ، با رادیو بی بی سی ، در چند روز گذشته عکس العمل هایی را بر انگیخت که عمدتا از موضع نقد و برخورد به موضع گیری به غایت ارتجاعی ایشان در مورد " حجاب اجباری " و بازگشت به جمهوری اسلامی است.
به راستی این سناریوی 5 دقیقه ای برای کیست؟

این سناریو برای کیست؟


شادي امين


شهره آغداشلو سالهاست مقیم آمریکاست. او توانسته به پشتوانه آزادی های به دست آمده و حاصل مبارزات زنان و نیروهای مترقی آمریکا، حداقل از آزادی پوشش و برخی آزادی های دیگر اجتماعی در آنجا بهره جسته و به عنوان یک زن در حرفه خود به کار مشغول شده و به ایفای نقش های مورد علاقه اش بپردازد.

ایشان پس از بیش از 25 سال به یکباره به یاد فیلمسازان "خوب" * و هنرمندانی که برایشان "خیلی احترام قايل است" نظیر کیارستمی و مهرجویی افتاده و هوس بازی در فیلم های آنان را دارد. البته ایشان متاسف است که" پیشنهادی برای بازی در فیلم های ساخت ایران به وی نشده است" ، البته او اجازه نمیدهد که این آزردگی احیاناُ باعث نقد مناسبات حاکم بر ایران گردد و فوراُ برای بیننده توضیح میدهد که:"شاید نقشی برای من ندارند و یا شاید محدودیتی دارند."

شاید!؟

هنرپیشه اصلی این سناریو خانم آغداشلو، بلافاصله بر هیجان مصاحبه افزوده و در پاسخ مصاحبه گر که از او میپرسد:"اگر به شما پیشنهاد بدهند شما حاضرید؟" پاسخ میدهد:" بله من هیچ مشکلی ندارم، خیلی هم خوشحال میشم"

در حقیقت اساس مصاحبه برای گفتن همین یک تقاضا است که رک و پوست کنده آن میشود: اگر با سیاست شما همخوانی دارد ، من حاضرم. اگر فکر میکنید حضور من در عرصه سینمای ایران برای شما امتیازی می آورد و باز به توهم وجود آزادی در ایران دامن میزند، من حاضرم. اگر شما کمی مرا تحمل کنید و چشمتان را بر ادعاهای گذشته من ببندید، من حاضرم بر اجساد زنان و کودکانی که در دوره شما و به یمن قوانین شما خونشان بر زمین ریخته شد ، نقش زنی با عفت و فریب خورده را بازی کنم. و دست آخر خانم آغداشلو با زبانی که "آنان" آن را خوب میفهمند در واقع میگوید: از من تصور غلط نداشته باشید، درست است که من در برخی از نقش ها حتی نیمه عریان ظاهر شده ام، درست است که در نقشی دیگر زنی گریخته از جهنم شما را بازی کردم، اما به واقع اینها هیچیک به معنای این نیست که من زنی آزاده هستم و از آزادی و هویت انسان دفاع میکنم من آن موقع "جوان" بودم و گذشت زمان به من درس هایی داده است. درست است که من حتی همین مصاحبه را بدون حجاب انجام میدهم اما میتوانم "آزادانه" به حجاب اجباری شما تن دهم و بپذیرم این"قانون شماست". و البته از این هم فراتر میروم و مبلغ این میشوم که این قانون مورد علاقه زنان ایران است و من "چون به حریم و حرم آنان وارد میشوم ، باید رعایت کنم! و نتیجه اینکه من هم قابل معامله هستم ، نرخ را تعیین کنید!

ایشان در این مصاحبه همچنین به نقد خود و مرزبندی با گذشته اش پرداخته و در پاسخ مصاحبه گر که میپرسد یعنی حاضرید حجاب سر کنید ، میگوید:" برای کیارستمی ، برای داریوش مهرجویی ، برای هنرمندانی که خیلی برایشان احترام قائلم و کارشان را دوست دارم ، بله حجاب سر میکنم ، 10 سال پیش میپرسیدید میگفتم نه! جوان بودم میگفتم به هیچ وجه من الوجوه! این اصلا یک رفتار reactionary (مصاحبه گر ترجمه میکند: ارتجاعی) بله ، ارتجاعی از من است بر علیه آنهایی که میخواهند این را به زور بر سر من بکنند. (یعنی 10 سال پیش ایشان حجاب را اجباری و به زور میدانست / ش.ا.) و ادامه میدهد:"اما گذشت زمان درسهایی به آدم میدهد. اگر من علاقمندم با آنها کار بکنم ، این من هستم که وارد حریم و حرم آنها میشم و باید رعایت کنم. به هر شکل قانونشان است."

در اینجا باید از خانم آغداشلو پرسید ما را احمق فرض میکنید یا خودتان را به حماقت زده اید؟ حجاب "قانون" کیارستمی ، داریوش مهرجویی و هنرمندانی که خیلی برایشان احترام قائلید" است یا قانون جمهوری اسلامی؟

در مقابله با همین "قانون" و "قوانین" دیگر 27 سال است که در این کشور زنان و مردان بسیاری رنج میبرند، فعالیت میکنند، دستگیری و زندان و شکنجه را به جان میخرند و در گور های گمنام و دسته جمعی به خاک می افتند و باز میگویند نه! ایشان با وقاحت "ندامت" خود را تحت عنوان رشد فکری تحویل ما میدهد.

اصلا اگر قوانین به صرف "قانون" بودنشان پذیرفته میشدند و بشریت علیه ظلم و بی عدالتی در قوانین به پا نمیخواست و سکوت میکرد که ما اکنون اینجایی که ایستاده ایم نایستاده بودیم، هنوزدر همان آمریکا زنان از حق رای برخوردار نبودند، هنوز قوانین برده داری بر جهان حاکم بود به دورتر ها نمیرویم ، هنوز سیاهان حق سوار شدن وسایل نقلیه عمومی را نداشتند و ... و همه میدانیم که کسانی مانند "رزا پارک" شجاعانه علیه این قوانین به پا خواستند تا ما از حداقل های انسانی به دست آمده در زندگی خود بهره گیریم.

اگر قوانین به صرف "قانون" بودشان پذیرفته میشدند و بشریت علیه ظلم و بی عدالتی در قوانین به پا نمیخواست و سکوت میکرد هنوز کودکان دختر در همه جا زنده به گور میشدند، هنوز زنان از آزادی سقط جنین برخوردار نبودند، هنوز اعدام و شکنجه در سراسر جهان امری بدیهی و روزمره بود و هنوز کوره های آدم سوزی در قلب اروپا بر پا بود و هنوز....

مصاحبه کوتاه و گویای ایشان اما نشان از سناریویی دارد که بر خلاف تصور برخی دوستان نقد کننده آن خطابش نه زنان و تبعیدیان بلکه همکاران "مورد احترام ایشان" و رژیم جمهوری اسلامی است.

آری شهره آغداشلو آزاد است که به هر توجیهی دست یازد و قبل از هر نتیجه ای اطرافیانش را نیز با چنین مصاحبه هایی آماده سازد، اما واقعیت امر این است که هدف از این مصاحبه نه در میان گذاشتن یک نظر و تصمیم با "هم سرنوشتان یا هموطنان" است بلکه بیش از هر چیز طرح یک تقاضا از "همکاران" و "صاحبان قانون" است.

هر روز در اطراف ما عده بیشتری به این موج برگشت از گذشته و بازگشت به ایران میپیوندد، مصاحبه ای هم با بی بی سی انجام نمیدهند، آرام و سرخورده و البته با ادعا های فراوان میروند و برخی با "هزار چهره" باز میگردند.


اگر خانم آغداشلو و امثال ایشان برای فراهم کردن مقدمات سفرشان به چنین مصاحبه هایی نیاز دارند، این نیاز ایشان است، به ما "که هنوز جوان هستیم و میگوییم نه!" ربطی ندارد، خودمان را بیش از این مشغول آغداشلو و شرکاء نکنیم، فاجعه در جای دیگری است.

ShadiAmin@web.de


* کلمات داخل گیومه از مصاحبه شهره آغداشلو با بی بی سی بر گرفته شده است.