06 December 2008

دادگاه عدالت اروپا، ناممکن ها و تمکین ها


دادگاه عدالت اروپا، ناممکن ها و تمکین ها

جمشید پیمان

نمی دانم شما این نکته را درباره قالی فروش ها شنیده اید؟ میگویند قالی فروش باید عمر نوح ، صبر ایوب و گنج قارون داشته باشد تا بتواند به کارش ادامه دهد و از این کسب، سرانجام درآمدی فراچنگ آورد. عمر نوح می خواهد زیرا حکم خرید قالی مثل حکم خرید نان و گوشت و شیر و ماست نیست که مشتری روزانه و فراوان داشته باشد . یک قالی فروش ممکن است ماه ها چشم به در بدوزد تا یک مشتری به سراغش بیاید . تازه آیا جنس را بپسندد یا نپسند ، بخرد یا نخرد. پیداست که چنین گذران وقت و اینگونه انتظار کشیدن ، باید با صبر و حوصله بسیار توام باشد . خود قالی فروش ها می گویند فقط صبری در حد صبر ایوب است که می تواند کار ساز شود.و گرنه کار فرش فروشی با بی صبری و کم حوصلگی منافات دارد. البته قالی فروش که به امید کسب درآمد ، بسم اللهی گفته و پای به بازار کار نهاده است ،و در انتظار توفیق، نوح وار عمر می گذراند و ایوب وار صبر می ورزد، باید گنجی قارون وار هم داشته باشد تا بتواند جوابگوی مخارجش در این مدت انتظار، که اغلب هم طولانی است ، بشود.

بگفت از عاشقی بهتر چه کار است؟

می دانیم که کار تجارت فرش با کارمبارزه برای کسب آزادی ، آن هم مبارزه با نظامی تا به این درجه جنایت کار و خون ریز و ضد بشر ، یعنی دقیقا نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران ،هیچ گونه قرابتی ندارد. مشابهت البته دارد. یعنی این مبارزه ی سخت و سهم ناک هم عمر نوح می خواهد و هم صبر ایوب و هم گنج قارون. بنا براین فرد یا گروهی که دل و پته ی کار دراز مدت را ندارد و می خواهد فوری به نتیجه برسد و به قول معروف دیر آمده است و میخواهد زود هم برود و ضمنا در این راه هزینه ی چندانی هم متحمل نشود ، در بازار این کارزار یا جائی ندارد و یا اگر هم اندک جائی را اشغال کند ، لاجرم و خیلی زود آن را ترک خواهد گفت. مبارزه با چنین رژیم پلیدی را هر کس می تواند آغاز کند. یعنی هر کس با هر قد و قامتی می تواند پای در این میدان نهد و پرچم کارزار برافرازد . اما تداوم بخشیدن به مبارزه و به خصوص تا آخر ماندن و کشیدن ، البته کار هرکس نیست. آن کس که برای آزادی پیکار می کند اگر می خواهد نبردش راه به جائی ببرد باید به راستی عاشق باشد و پیه هر بلا و مصیبتی را به جان بمالد و از بذل هر آنچه که دارد ، حتی جان شیرینش، دریغ نورزد زیرا بزرگان و مجربان این عرصه از قدیم گفته اند:

اهل کام و ناز را درکوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
در طریق عشق بازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی


فاصله های پرنشدنی از حرف تا عمل

برای من از روز هم روشن تر بوده است که مجاهدین خلق ایران تا زمانی که آرمان های مردم ایران برای آزادی و دموکراسی را با خود حمل می کنند ، شکست ناپذیرند. کار البته بسیار دشوار و راه بیش از آن چه که به تصور درآید ناهموار بوده است. اما آیا دشواری کار و ناهمواری راه عوامل تعیین کننده در مبارزه سترگ مجاهدین است؟ پاسخ را من نه حدس می زنم و نه از متن آرزوهایم بر می آورم. عمل کرد مجاهدین خلق در سی سال گذشته و در رویاروئی با فاشیزم مذهبی حاکم بر کشورمان ، مبین این نکته است که دشواری کار و فراز و نشیب راه و بویژه طولانی شدن زمان مبارزه ، در کار آنها نقش تعیین کننده نداشته اند. از اظهاراتم برداشت نادرست نشود. اگر می گویم این عوامل نقش تعیین کننده نداشته اند به این معنی نیست که تاثیر گذار نبوده اند و مجاهدین متناسب با آنها و برای تفوق بر آنها اقدامی نکرده اند و شیوه های مناسب و مورد لزوم به کار نبسته اند. مساله مساله ی پرداخت بها و تقبل هزینه است. در این مبارزه بسیار بسیار دشوار با رژیم جمهوری اسلامی ، هر فرد و گروهی که به طور جدی پای در میدان می نهد باید بداند که کارش بسیار هزینه بر است. در این عرصه آن کس که بیم جان دارد یا نگران همسر و فرزند است و یا دلشوره ی خانه و کاشانه و مال ومنالش را دارد ، هر اندازه هم که با آرزویش صادق باشد باز هم راه به جائی نمی برد. چنین کسانی می توانند برای آزادی اشک بریزند و در فراقش زاری کنند و امید وار باشند که سرانجام دستی از غیب برون آید و کاری بکند. البته واضح و آشکار است که اگر در هرموردی شاید دستی از غیب برون آید و کاری بکند ، اما در عرصه ی پیکار برای آزادی هیچ دستی از هیچ عالم غیبی نه بیرون می آید و نه کار ساز می شود. . قدیمی های ما می گفتند و درست هم می گفتند که :

مهتری گر به کام شیر در است
شو خطر کن زکام شیر بجوی
یا بزرگی عز و همت و جاه
یا چو مردانت ، مرگ رویاروی

همان قدیمی ها می گفتند و البته درست هم می گفتند که :

که را بویه ی وصلت ملک خیزد
یکی جنبشی بایدش آسمانی
خرد باید آنجا و جود و شجاعت
فلک مملكت کی دهد رایگانی

بنا براین ملاحظه می فرمائید که هیچ چیزی در این جهان مفت و مجانی به دست نمی آید و در این میان به خصوص آزادی گران بها و پر هزینه و کم یاب ، نه تنها مفت و مجانی به دست نمی آید بلکه در راه رسیدن به آن باید در گام نخست ، آری درگام نخست ، از همه چیز و در صدر آنها از جان خویش ، دست شست. و مجاهدین خلق ایران چنین بوده اند و چنین هستند.

برآیند ایستادگی و مبارزه

سال هاست که نام سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست گروه های تروریستی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد. اگر مجاهدین تروریست می بودند ، دلم نمی سوخت و با خودم می گفتم اینها حقشان است که دست و بالشان بسته شود و کشور های آزاد و دموکرات و حامی دموکراسی و حقوق بشر کاری بس نیکو کرده اند که آنها را درلیست سیاه تروریستی گذاشته اند و جلوی فعالیتشان را گرفته اند. اما حقیقت امر این است که مجاهدین بنا به درخواست سرکرده تروریست های عصر ما ، یعنی نظام جمهوری اسلامی، در لیست تروریستی کشورهای آزادی خواه و دموکرات قرار گرفته اند. اینها یقینا از باب آزادی خواهی و دموکرات مآبی و یا از سر دلسوزی برای حقوق بشر نبوده است که به این خواست رژیم آخوندی مبنی بر قراردادن مجاهدین در لیست سازمان های ممنوعه، با روی خندان و آغوش باز ، پاسخ مثبت داده اند. چون اگر به این ارزش ها اندکی توجه میکردند آن وقت هرگز به مخیله شان هم خطور نمی کرد که یک نیروی کوشنده برای آزادی را درپای ضد آزادی ترین عنصر عصر ما قربانی کنند. اما آنها چنین کردند و به این ترتیب کار را برمجاهدین بسیار بسیار دشوار ساختند. شاید کمتر کسی بتواند موقعیتی را که ناشی از این بند و بست کثیف و شرم آور ایجاد شده است ، به تصور در آورد. مجاهدین خلق در داخل ایران به این دلیل که گفته اند حاضر به تسلیم در برابر زور گوئی ها و جنایت های رژیم نیستند و از حق خود و مردم ایران یعنی آزادی و حاکمیت مردمی تا روز باز پس گرفتن آنها از پای نمی نشینند ، صدصد ، هزار هزار و ده هزار ده هزار، به زندان افتاده اند و بد ترین شکنجه ها را متحمل گشته اند و به دار کشیده شده اند و دربرابر چوخه های تیر قرار گرفته اند. در خارج از ایران هم قربانی سیاست مماشات و معامله و زد و بند های زشت کشورهای آزادیخواه و دموکرات با بنیانگذار تروریسم دولتی ، گردیده اند. مگر یک نیروی آزادی خواه و مظلوم در آن واحد در چند جبهه می تواند بجنگد؟ مگر این آزادی خواهان توش و توانی بی حد و مرز دارند که در مقابل این همه ستمگری جهانی ، نه داخلی و منطقه ای ، بتوانند تاب بیاورند و از پای نیفتند؟مجاهدین اما نه تنها از پای نیفتادند ،بلکه سرفرازانه و نیرومند تر ایستادند و به پیش تاختند.

سیاوش در عبور از جنگل آتش

دادگاه عدالت اروپا برای سومین بار به سود مجاهدین رای داد . این رای نشان داد که جهان به صورت یکدست و تمام عیار در چنبره ی حاکمیت زشتی و پلشتی ها نیفتاده است. هزاران پارلمانتر و حقوق دان و سیاستمدار از همین کشورهای آزادی خواه و دموکراتی که نام مجاهدین را در لیست تروریستی گذاشته اند ، به پشتیبانی از مجاهدین برخاسته اند و برای احقاق حق و برای دفاع از حیثت و حرمت انسانی میکوشند تا دولتمردانشان را وادار به تعظیم کنند. این امر اما تنها به خاطر خواست این آزادی خواهان و پشتیبانان حق و عدالت ، تا بدین مرحله نرسیده است. عوامل تعیین کننده که در این راه کارساز بوده اند و بی هیچ تردیدی تا پیروزی نهائی و باز پس گرفتن حقوق مجاهدین و مردم ایران نقش اصلی و تعیین کنند خواهند داشت، نزد خود مجاهدین قرار دارد. آرمان های مجاهدین برای آزادی ایران و استقرار دموکراسی از حقانیت ذاتی برخوردارند و مشروعیت خود را از صد سال مبارزه مردم ایران در این راه کسب کرده اند. مجاهدین خلق در راهی که گام نهاده اند آن شرط نخستین گام یعنی عاشق بودن را داشته اند. مجاهدین در این مبارزه شگفت انگیز هرگز تا به امروز بیمی به دل راه نداده اند و هرگز در برابر سهمگین ترین مشکلات و خطرات پای پس نکشیده اند. مجاهدین هرگز غبار نومیدی بردل و گرد دلسردی بر چهره نداشته اند. مجاهدین برای ذره ذره از پیروزی هایشان بهای لازم را پرداخته اند و از هزینه کردن هستی شان دریغ نورزیده اند. مجاهدین حقانیت آرمانی و مشروعیت مبارزه خود را خانه به خانه ، کوچه به کوچه ، شهر به شهر و کشور به کشور برده اند و در عرصه های مختلف و از جمله در دادگاه های نظیر دادگاه عدالت اروپا عرضه کرده اند و حقشان را از گلوی غاصبان حقوق ملت ایران باز پس گرفته اند. رای دادگاه عدالت اروپا هنوز هم در آغاز راه است.

مردم ایران اگر آزادی می خواهند ، که می خواهند ، اگر خواستار دموکراسی هستند، که هستند، هنوز هم باید بجنگند ، باید هزینه کنند و باید پایداری بورزند. اما حقیقت امر این است که کاروان پیروزی به راه افتاده است و به یمن تلاش و استقامت و صداقت فرزندان شایسته مردم ایران و در پیشاپیش آنان ، همین مجاهدین خلق، روز به روز شتاب بیشتری می گیرد و پیروزی های بزرگتر و تعیین کننده تری را نوید می بخشد .